استاد محسن ملکی-جلسه۵۶: بقی فی المقام شئٌ (بررسی تنافی متصور در دو روایت از یونس) (۱۳۹۶/۱۰/۰۹)
بقی فی المقام شئٌ (بررسی تنافی متصور در دو روایت از یونس)
روایات باب صرف تقریباً در دو روایت خلاصه میشد این دو حدیث هر دو از جهت سندی منسوب به یونس بن عبدالرحمن و از امام رضا علیه السلام بود و هر دو حدیث هم مکاتبه بود لکن متن یکی از این دو حدیث ثلاثه آلاف درهم و روایت دوم عشرهُ دراهم بود و از جهت حکمی هم ظاهراً در تنافی بود به جهت اینکه در واقع ثلاثه آلاف درهم حکمش به فرمایش امام رضا علیه السلام برگرداندن پولهای رایج در زمان أداء قرض بود؛ ولی روایت عشره دراهم برگرداندن همان درهمهای اول بود.
در مقام جمع این دو حدیث میگوییم: ظاهراً بر اساس مبنایی که انتخاب شده (اصاله القیمه) روایت اول نظرش به این است که درهمهای ساقط شده کلاً از اعتبار ساقط شدهاند و هیچگونه مالیتی در بازار فعلی ندارند و اگر هم فی الجمله مالیتی دارند قابلیت خرج ندارند و بدین جهت امام علی علیه السلام فرمودند: برای مُقرض همان درهمهای رایج در زمان فعلی ثابت است چون فرمود إنّک أعطیته الدراهم الّتی کانت رائجه بین الناس و الآن هم باید پولی پس بگیری که مثل پولهای گذشته رایج باشد.
امّا روایت دوم که میگوید پولهای گذشته برای تو ثابت است نظر دارد به اینکه درهمهای گذشته از اعتبار بطور کامل ساقط نشده بلکه نسبت به درهمهای رایج موقعیت پایینتری را دارند و شاهد بر این حرف، سخن سائل است که میگوید: “هی أعلی منها” پس درهمهای رایج اگر از جهت قیمت نسبت به درهمهای سابق بیشتر ملاحظه شوند به طوری که اگر مقرض این درهمهای رایج را بگیرد نسبت به درهمهایی که داده است مقدار بیشتری را از قیمت دریافت کرده است و لازمهاش أخذ رباست پس لازم است امام بفرماید تو نباید درهم رایج بگیری بلکه همان درهمهای گذشته را باید محاسبه کنی.
نظر مرحوم کلینی و صدوق
از این بیان میتوانیم استفاده کنیم که حدیث دوم نظر به نفس قیمت رائج به معنای قدرت خرید ندارد بلکه ناظر به یک خصوصیتی است در طلا و نقره به طوری که درهمهای رایج جنسش با درهمهای به قرض داده شده متفاوت است و بر همین جمع دلایلی قابلیت حمل دارد فرمایش استاد صدوق و مرحوم کلینی (یعنی محمدبن حسن ابن ولید) که فرموده بوده بین این دو حدیث تنافی نیست بلکه معنای روایت این است که هرگاه مُقرض درهمها را با نقد مصروف و دارای شناسنامه به مقترض تحویل دهد همان درهمهای رایج را تحویل میگیرد امّا اگر سلطان وزن درهمها را کم و زیاد کند و درهم جدیدی را تولید کند در این صورت ملاک قیمت است نه وزن و امّا اگر وزن بماند به شکل معلوم، ملاک قیمت رائج میباشد.
پس روایت اول (طبق بیان ایشان) حمل میشود بر تغییر نقدیّت (قیمت / نه جنسیت و حدیث دوم حمل میشود به تغییر جنسیت و وزن نه قیمت، البته محتوی این دو حدیث با این تحلیل گرچه تحققش در غیر درهم و دینار یعنی در اسکناسهای رایج در زمان ما نادر است لکن از این دو حدیث برداشت میکنیم که ملاک در نقود در همهی زمانها قیمت رائجه است به شرط اینکه ذات نقود به یک منوال باقی باشد امّا اگر ذات نقود هم (مثل درهم و دینار) تغییرکرد ملاک وزن سابق است با همان قیمت سابق.