استاد محسن ملکی ۱۳۹۶-۱۳۹۷

استاد محسن ملکی-جلسه۴۵: تنبیهات (۱۳۹۶/۰۹/۲۲)

حدیثی دیگر در عدم محاسبه قدرت خرید:

حدیث عبد الملک بن عتبه الهاشمی

محمد بن یعقوب ، عن عده من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن عیسى ، عن علی بن الحکم ، عن عبد الملک بن عتبه الهاشمی (سند محل تأمل است لکن چون چند حدیث است اشکال ندارد) قال : سألت أبا الحسن موسى ( امام کاظم علیه السلام) عن رجل یکون عنده دنانیر لبعض خلطائه (شرکائه) فیأخذ مکانها ورقا فی حوائجه ، وهو یوم قبضت سبعه وسبعه ونصف بدینار (وقتی دینارها را از شرکا گرفته بود هر دینار ۷ تا یا ۵/۷ درهم می شده)، وقد یطلب صاحب المال (صاحب دینار) بعض الورق (درهم) ، ولیست بحاضره فیبتاعها له الصیرفی بهذا السعر ونحوه ، ثم یتغیر السعر قبل أن یحتسبا حتى صارت الورق اثنی عشر بدینار ، هل یصلح ذلک له ، وإنما هی بالسعر الاول حین قبض کانت سبعه وسبعه ونصف بدینار؟ قال علیه السلام: إذا دفع إلیه الورق بقدر الدنانیر فلا یضره کیف کان الصروف فلا بأس.[۱]

أقول (استاد):

ما برداشت می­کنیم این روایات که محل استفاده قرار گرفته اند اموری در آنها قابل ملاحظه است:

۱- از این روایات به خوبی استفاده می­شود که مسئله تورم اختصاصی به عصر جدید ندارد.

۲- این روایات مختص به اموال ذاتیه­ای می­باشند که منحصر در درهم و دینار است بلکه می­توان گفت فقط اختصاص به دینار دارند نه درهم و تمام این روایات محور زیادت و نقصان در ارزش دینار قرار گرفته است.

۳- عموم تحلیل در ذیل روایتی که دیروز خوانده شد (لانک حبست منفعتها عنه) دلالت دارد بر اینکه منفعت در درهم و دینار باید ملاحظه شود به طوری که هیچ ظلمی در قرض و اداء آن اتفاق نیفتد چون امام فرمود إنّک حیث أخذتَ بعض الدنانیر (قبل از محاسبه) مانع منفعت صاحب دنانیر شده­ای.

پس لازم است حین محاسبه قیمت زمان اعطاء فعلی ملاحظه گردد تا محرومیت صاحب دینار جبران شود و این عموم تعلیل با این بیان حکایت­گر مختار ماست که پول­های رایج (حتی دینار و درهم) عنوان مالیتشان موضوعیت دارد.

۴- در بعضی از این احادیث تصریح شده که سرمایه­ی اصلی ملاحظه می­گردد به طوری که قدرت مالی درهم­ها یا دینارها را به عنوان رأس­المال ملاحظه شود و این قدرت مالی در زمان اعطاء قرض مضبوط باشند. و این روایاتی که ذکر شده است با توجه به اینکه درمورد درهم و دینار است و ارتباطی به پول­های رایج ندارد لکن مسئله سرمایه در درهم و دینار ملحوظ می­باشد.

۵- اکثر یا تمام این روایات از جهت متنی مجمل هستند بعضی اطلاق دارند و بعضی مقیدند. اگر بخواهیم از این روایات غیر از درهم و دینار را استخراج کنیم اول کلام است.

۶- اولین حدیث این باب اطلاقش دلالت دارد بر مدعای مختار زیرا امام فرموده اگر ارزش درهم به اندازه دینارها باشد اشکال ندارد و این تعبیر وقت اداء قرض را به اطلاقش دلالت دارد.

۷- سلمنا که تمام این ایرادها قابل ذکر نیست و این شش مورد قابل دفاع نیست لکن طبق مبنای خصم (مبنای مشهور) یقیناً این روایات اختصاص به مثلیات دارد و ربطی به قیمیات ندارد ما پول را قیمی دانستیم نتیجتاً در بحث پول­های رایج با عنوان قیمی بودنشان پول را از ذیل این روایات خارج می­کنیم.


[۱]  وسائل باب ۹ باب حکم من کان له على غیره دنانیر او دراهم ثم تغیر السعر قبل المحاسبه ج ۱۲ ص ۴۷۰٫

دیدگاهتان را بنویسید