استاد محسن ملکی-جلسه۳۹: ادامه بررسی کلام محقق جواهری (۱۳۹۶/۰۹/۱۳)
تلخص مما ذکرنا (در مقام اول که قبول کنیم مثلی است)
مسلماً که پول رایج مثلی است مثلیت اعتباریه. هیچگاه بدون درنظر گرفتن قیمت و قدرت خرید قابل بیان و تفسیر نمیباشد و اگر هم بخواهیم مثلیت عرفیهی رایج را در پول تصور کنیم باید به این شکل گفته شود که پولهای رایج در منطقه ایران مثلاً مثل پولهای رایج در منطقه عراق است.
محل باید با محل خودش سنجیده شود و الا پول یک منطقه مثلی بودنش تصاویر ندارد مگر قدرت خرید آن در نظر گرفته شود که بگوییم ۱۰۰۰ هزار تومان قرض داده شده سال قبل مثلش ۱۱۰ هزار تومان میباشد.
مقام دوم (پول را مال قیمی بدانیم)
اما آنچه محقق با این لحاظ گفت: تمام تفصیلاتی که گذشت تبدیل میشوند به مختصر سخنی کم موونه در مقام اثبات مدعا: اگر پول رایج قیمی باشد کما هوالمختار هیچ شبههای در اعتبار قدرت خرید نسبت به تحقق این مال اعتباری وجود ندارد زیرا هر تفسیری که برای مالیت در پول اعتباری بشود و هر اثری که این پول در نقل و انتقالات معاملی داشته باشد رجوع میکند به فلسفه وجودی این موجود اعتباری و فلسفه وجودش جز قیمت و قدرت مبادلی نمیباشد نتیجتاً مرکز ثقل اعتماد محقق جواهری این بود که محافظت کردن از قدرت خرید در پولهای رایج لازم نیست (لذا ضمانآور نیست) این مرکز ثقل با توجه به قیمی بودن و تفسیر پول اعتباری مخدوش میگردد زیرا پول که مال اعتباری میباشد اگر قدرت خریدش حفظ نشود مالیت ندارد آنگاه دیگر نه متّصف به مثلی میشود و نه قیمی. لذا مالیت در پول که مبتنی بر قیمت و قدرت خرید آن میباشد با رعایت حقیقت اعتباری قدرت مبادلی دارای معناست. لذا میتوان این اصطلاح را جعل کرد.
اموال بر دو قسم هستند: اموال استقلایی – اموال آلی.
پول یقیناً مال آلی است یعنی تمام هویتش به حسب عرف در قدرت نقل و انتقال اموال استقلایی دیده شده است. لذا برای توصیف کردن این مال آلی به عناوینی همچون مثلیت یا قیمیت به حسب عرف باید دقت شود.
آنچه طبق نظر عرف محاسبهگر قابل بیان است میتوانیم پول را به آن معنون کنیم به نظر میرسد از دو حال خارج نیست: ۱٫ پول که مالی آلی است معنون به قیمی بشود. ۲٫ هیچ یک از دو عنوان قیمی یا مثلی را پیدا نکند و این دو نظریه مخالف مشهور است ولی هر دو قائل دارد زیرا بعضی قائلند (مثل محقق خوانساری) که پول نه قیمی است و نه مثلی. و شاید نظریهی ایشان بر آلیت مالی پول مبتنی است.