استاد محسن ملکی ۱۳۹۶-۱۳۹۷

استاد محسن ملکی-جلسه۱۶: پول و ماهیت آن / فرق مال و ملک(۱۳۹۶/۰۷/۲۳)

مفهوم شناسی مال، ملک، حق

پس مشخص شد که مال در عرف[۱] عبارت است از هر چیزی که نوع مردم به آن گرایش دارند.

مرحوم آیت الله خویی می‌فرماید: و أما عند الشرع فمالیه کل شئ باعتبار وجود المنافع المحلله فیه، فعدیم المنفعه المحلله (کالخمر والخنزیر) لیس بمال. [۲]

نتیجه کلمات محققین: واژه مالیت عنوانی انتزاعی است که از هر چیزی که منفعت محلله داشته باشد گرفته می‌شود چه ذاتاً و چه اعتباراً.

جدایی مفهوم مال و ملک

مرحوم آیت الله خویی در ادامه فرموده اند: ثم إن النسبه بین المال والملک هی العموم من وجه، بدیهه أنه قد یوجد الملک ولا یوجد المال، کالحبه من الحنطه المملوکه، فانها ملک ولیست بمال، وقد یتحقق المال، ولا یتحقق الملک. کالمباحات الاصلیه قبل حیازتها، فانها أموال، ولیست بمملوکه لاحد، وقد یجتمعان، وهو کثیر. [۳]

لاشک أن الملک عباره عن السلطنه و از درون این عنوان ملک، عنوان انتزاعی ملکیت پدید می‌آید و عبارت است از عنوانی که گرفته شده است از اطراف اشیاء. یعنی مالک، مملوک و ملک، باعث می‌شوند که ملکیت عنوان انتزاعی پیدا نماید و نسبت بین ملکیت و مالیت عموم و خصوص من وجه است. ملک از مال جدا می‌شود در مثل یک دانه گندم. که ملک گفته می‌شود ولی مال گفته نمی‌شود. مال از ملک جدا می‌شود در مباحات قبل الحیازه مثل زمین موات یک مالی است که مالک ندارد. و یا مثل ماهی در دریا و اجتماع آن هم مشخص است.

لذا ملکیت ۴ مرحله را در عالم وجود طی می‌کند که ۳ مرحله از آن داخل در مبحث ما نیست:

۱) ملکیت حقیقیه عبارت است از سلطنت کامل هستی. (خداوند)

۲) ملکیت انسان نسبت به خودش و افعال و اعضاء خودش (تکوینی است)

۳) ملکیت خارجی عرضی که عبارت است از احاطه کردن جسمی نسبت به جسم دیگر. مثلاً پوست گردو ملکیت دارد نسبت به هسته (جِدَه)

۴) ملکیت اعتباری: عبارت است از سلطنتی که عقلاء برای برخی به هدف مصالحی قائلند مثل ملکیت فقیر (أضعف مصادیق) نسبت به زکات و این قسم نه جوهر است و نه عرض بلکه اعتبار محض است و ما بإزاء خارجی ندارد و حتی با نبودن مالک و مملوک هم اعتبار می‌شود (نه زکاتی هست نه فقیری) لذا فقهاء فرمودند اجماع داریم به صحت تملیک کلی فی الذمه. آنچه در محل نزاع ماست در بانک و پول همین قسم ۴ است که نه جوهر است و نه عرض.


[۱] مصباح الفقاهه ج ۲ ص ۱

[۲] مصباح الفقاهه نویسنده : الخوئی، السید أبوالقاسم    جلد : ۲  صفحه : ۴٫

[۳] مصباح الفقاهه نویسنده : الخوئی، السید أبوالقاسم    جلد : ۲  صفحه : ۴٫

دیدگاهتان را بنویسید