استاد حمید درایتی ۱۳۹۶-۱۳۹۷

استاد حمید درایتی-جلسه۱۱۵:ربا(۱۳۹۷/۰۲/۰۵)

جمع بندی روایات حیل در ربای دین و معاوضه

گزارش اجمالی از روایات ربای دین

مورد۱

در روایات اولین حیله این بود که اگر می خواهید قرض بدهید و سود بگیرید، در کنار آن بیع محاباتی انجام بدهید و سود دین را در معامله محاباتی نسیه یا نقد، جبران کنید.

روایت۱و۵ باب۹ احکام العقود بر آن دلالت داشت.

مورد۲

ضمن قرض شرط نکردید و معامله دوم هم نکردید اما در موعد مقرر بدهکار نمی تواند پرداخت کند شما برای تمدید مهلت و تاجیل، می خواهید سود بگیرید نه برای اصل قرض. این سود را ضمن معامله محاباتی نسیه یا نقد اخذ می کنید.

اساس این قرض سودی در کار نبوده است. سود برای تمدید مهلت است.

روایت۳و۴و۶ و صدر روایت۵ از باب۹

در برخی روایات گفته شده بود که این حیله نباید به صورت شرط بیع محاباتی باشد. ما لم یشترط داشت ولی سندش مشکل داشت.

ما گفتیم بیع محاباتی اشکال دارد و زیاده محسوب می شود و خصوصا در این بحث هم بیع محاباتی را ما لم یشترط بیان کردند و لذا در این بحث هم حمل بر عدم اشتراط می شود. پس بیع محاباتی نباید شرط باشد. اما از طرفی روایات، در این بحث، شاید اطلاق داشته باشد. اما دلالتش بر جواز در نهایت، به اطلاق است و برخی از روایات، قضیه فی واقعه بود. پس چون دو طرف ادله ای دارد، احتیاط لازم است یعنی بیع محاباتی حداقل در متن قرار داد نباشد و تنها در حد مقاوله باشد.

روایتی که عبارت “ما لم یشترط” داشت، روایت۶باب۵  احکام العقود بود.

۲۳۰۹۶- ۶- عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ بَاعَ ثَوْباً بِعَشَرَهِ دَرَاهِمَ ثُمَّ اشْتَرَاهُ بِخَمْسَهِ دَرَاهِمَ‏ أَ یَحِلُّ قَالَ إِذَا لَمْ یَشْتَرِطْ وَ رَضِیَا فَلَا بَأْسَ.

البته ما گفته بودیم که اگر بیع محاباتی نباشد و شرط نتیجه نباشد هیچ اشکالی ندارد.

مورد۳

روایتی داشتیم که اگر مشتری هم کالا می خواهد و هم قرض می خواهد. کالا را گرانتر می فروشید.

در موارد قبل ما عقد دوم را به او تحمیل کردیم ولی این جا او خودش می خواهد معامله کند. پس شرط اصل عقد نیست.

روایت۷باب۹ احکام العقود

مورد۴

می خواهید قرض بدهید و سود کنید به جای آن، جنسی را نسیه می فروشید و نقدی از او بخرید.

پس پول نقدی به او داده ایم و سودش را ضمن نسیه گرفته ایم. یا نسیه محاباتی و یا سود خود نسیه.

این جا اساسا قرض نیست و تنها نسیه و نقد است.

روایت۱ب۶

مورد۵: معامله عینه

مدیون به جهت نسیه یا غیر آن می خواهد شما به او مهلت بدهید. شما می توانید با او بیع نسیه دومی کنید به صورت محاباتی و مهلت هم بدهید تا در سر رسید هر دو را پرداخت کند.

ح۲و۴و۵ باب۶ احکام العقود

مورد۶

کسی به شما بدهکار است و می گوید مهلت بدهید شما می گویید من می روم از کسی نسیه می خرم تو پول آن نسیه را بده. ضمان شرعی یعنی نقل ذمه است نه ضم ذمه.

شما با بدهکار بیع مجددی نمی کنید بلکه از او ضمانت می خواهید.

روایت۳ب۶ احکام العقود

دیدگاهتان را بنویسید