استاد حمید درایتی ۱۳۹۶-۱۳۹۷

استاد حمید درایتی-جلسه۵۳:حکم ربا(۱۳۹۶/۱۰/۱۰)

معنای اصطلاحی، در ذیل این بحث فهمیده می شود.

از آیات متعددی، حرمت ربا استفاده می شود برخی به دلالت مطابقی و برخی به دلالت التزامی.

می گویند که از نظر تعابیر و نهی و رد و منع، هیچ حرامی به شدت این حرام وجود ندارد. تعابیر بسیار شدیدی و غلیظی نسبت به ربا در روایات، وجود دارد.

علامه طباطبایی در المیزان می گوید حرمت ربا و تولی جائر دو حرامی است که شدیدترین تعابیر نسبت به آن آمده است.

از برخی آیات حرمت ربا در ادیان سابق هم فهمیده می شود.

“فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیراً * وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَکْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذاباً أَلیماً”[۱]

نهی تحریمی بوده است که موجب عقوبت شد. یکی از دلائل عقوبت، همین اخذ ربا بوده است.

ماده نهی و ترتب عقاب دو قرینه است بر حرمت ربا در یهودیان.

“سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئاً وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطین‏* وَ کَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراهُ فیها حُکْمُ اللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ ما أُولئِکَ بِالْمُؤْمِنین‏”[۲]

اکل سحت در روایات تفسیر به ربا شده است و آیه در مورد یهودیان است به قرینه آیه ۴۳ که بحث تورات بود.

لسان این دو آیه، اختصاص به یهودیان نیست بلکه از آن فهمیده می شود که این حکم، پایه ای است برای تمام ادیان. یعنی معنا ندارد که در دین عیسی ع حلال شده باشد و این نشان دهنده اهمیت ربا و مفاسد زیاد آن است.

احکامی در تمام شرایع وجود داشته است و کیفیت آن تفاوت داشته است مثل نماز. به نظر می رسد ربا هم از آن احکام ثابت در ادیان بوده است.

“شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى‏ وَ عیسى‏ أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبی‏ إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی إِلَیْهِ مَنْ یُنیب‏”[۳]

از این آیه می فهمیم که احکام ثابتی در ادیان داریم.

آیات حرمت ربا در شریعت اسلام

لسان این آیه، لسان تشریع نیست بلکه پیش فرض آن حرمت ربا است و بحث در توبیخ معصیت کاران است.

پس از این آیه، حرمت ربا فهمیده می شود ولی آن آیه ای که از آن تشریع حکم ربا فهمیده شود، ظاهرا این آیه نیست.

“الَّذینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون‏”[۴]

برخی می گویند آیه تشریع حرمت ربا در آل عمران است.

“یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافاً مُضاعَفَهً وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون‏”[۵]

البته قبل از این ها سوره روم نازل شده است چون مکی است ولی سابقا گفتیم که از این آیه، حرمت ربا فهمیده نمی شود.

“وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فی‏ أَمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاهٍ تُریدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُون”[۶]

پس آیه تشریع حرمت ربا آیه ۱۳۰ آل عمران است. مگر بگوییم ترتیب آیات بر اساس ترتیب نزول است که در سوره بقره، آیه ای داریم بر حرمت.

“یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین‏”[۷]

به هر حال، این که اولین آیه کدام آیه بوده است مهم نیست.

سوالاتی در آیات وجود دارد که به آن می پردازیم:

سوال۱: اخذ و اکل ربا حرام است یا ربا دادن هم حرام است؟ در برخی آیات اکل و اخذ بود و در آیه اخیر “ذروا ما بقی من الربا” خطاب به گیرنده ربا است نه در مورد دادن ربا.

سوال۲: حرمت و فساد خود همان زیاده است یا اصل معامله که در آن ربا وجود دارد فاسد است؟ یعنی مثلا در قرض ربوی، می توان گفت که اصل قرض درست است و گرفتن زیاده حرام است.

اگر در جواب به سوال دوم گفتیم، ربا اسم معامله است نه به معنای حرمت فقط زیاده، ممکن است بگوییم جواب سوال اول هم فهمیده می شود و می توان گفت ربا دادن هم حرام است چون معامله ربوی دو طرفه است و دو طرف آکل ربا می شوند چون انتقال ثمن و مثمن هر دو می شود ربا؛ ولی اگر گفتیم اسم زیاده است، آکل زیاده، ربا گیرنده است نه ربا دهنده.

عدم حقیقت شرعیه در ربا

از این که در آیات، ربا را تفسیر نمی کنند، معلوم می شود که ربا در عصر تشریع معهود بوده است. چون معلوم است که هر زیاده ای که ربا نیست. خصوصا که گفتیم ربا در زمان حضرت موسی ع که قطعا حرام بوده است و گفتیم از احکام ثابت است و علی القاعده در شریعت عیسی ع هم بوده است و لذا در زمان اسلام هم موضوع معهودی بوده است.

نتیجه این که حقیقت شرعیه در اسلام نداریم که اسلام، نهاد مالی به نام ربا را اختراع کرده باشد.

حال چون آیات ناظر به ربای موجود و معهود بوده است سوالی مطرح می شود که آیا می توان شناسایی کرد که ربا در عصر تشریع چه بوده است؟ اگر شناسایی شد، همان معنای اصطلاحی می شود و اگر در روایات، قیدی زده شده است می تواند تخصیص آیات باشد.

لذا در اصول می گوییم، متفاهم از برخی عناوین، در فهم حکم موثر است.

حال برای شناسایی ربا در عصر تشریع به برخی آیات می پردازیم.

“الَّذینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون‏”[۸]

برخی از مفسرین گفتند که “یتخبطه الشیطان من المس” تشبیه به بیماری صرع است که گاهی به شدت به زمین می خورند و نمی فهمند. رباخوار هم مثل همان بیمار می ماند که هر چند شاید در ظاهر پیشرفتی احساس می کنید اما یک دفعه به زمین می خورید.

سوالاتی است در این آیه که مربوط به بحث ما نیست:

آیا منشأ بیماری صرع، شیطان است؟ شیطان در این بیماری دخالت دارد یا خیر؟ بحث هایی دارد که از مساله خارج است.

برخی می گویند منشأ بیماری آن منشأ تکوینی روشنی است و ربطی به شیطان و … ندارد. برخی گفتند آیه می گوید می تواند سبب، شیطان باشد نه این که تنها عامل آن است.

شیطان همان ابلیس است یا شامل همه شیاطین می شود؟

برخی می گویند این آیه ناظر به بحث جن زدگی است نه بیماری صرع. مقصود از شیطان، جن است و خبط یعنی کجی و اعوجاج. جن زده ها درست راه نمی روند.

برخی می گویند قرآن به زبان متعارف آن زمان، سخن گفته است نه این که صرع به شیطان ربط دارد بلکه چون چنین توهمی بوده است قرآن می گوید مثل همان کسی است که شما فکر می کنید با شیطان، برخورد داشته است.

این نکات ربطی به بحث ما نداشت.

پس مقصود آیه این است که این مجموعه اقتصادی ربوی را که برپا کرده ای مثل یک انسان مست یا صرعی که تعادل ندارد یعنی امروز ایستاده است اما فردا به سختی، به زمین می خورد.

این می توان در مقیاس فرد باشد و می توان در مقیاس جامعه باشد. این جامعه ثبات ندارد.

آیا از این آیه حرمت ربا استفاده می شود؟

ما ابتدائا قیام در آیه ای دیگر بررسی می کنیم تا استفاده ای داشته باشیم برای آیه محل بحث.

“وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی‏ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً وَ ارْزُقُوهُمْ فیها وَ اکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفا”[۹]

مال باعث قیام می شود. اگر اموال در اختیار ما نباشد، زمین گیر می شویم و به قول یکی از مفسرین، فقیر یعنی کسی که ستون فقراتش شکسته است.

پس این آیه می گوید آن چه مایه قوام توست را به دست سفیه نده.

ربط به آیه محل بحث

سیأتی


[۱] . نساء: ۱۶۰ و ۱۶۱٫

[۲] . مائده: ۴۲ و۴۳٫

[۳] . شورى: ۱۳٫

[۴] . بقره: ۲۷۵٫

[۵] . آل عمران: ۱۳۰٫

[۶] . روم: ۳۹٫

[۷] . بقره: ۲۷۸٫

[۸] . بقره: ۲۷۵٫

[۹] . نساء: ۵٫

دیدگاهتان را بنویسید