استاد محسن ملکی-جلسه۷۸: جواب مرحوم نائینی (۱۳۹۷/۱۱/۱۶)
جواب سوم: محقق نائینی فرمودهاند: قضیهی قاعدهی لاضرر اگر به عنوان قضیهی خارجیه لحاظ شود تخصیص اکثر لازم میآید و اگر قضیهی حقیقیه باشد تخصیص اکثر نمیشود (این جواب مورد هجوم اکثر است) با یک کلمه از این جواب پاسخ دادهاند و آن اینکه قاعدهی لاضرر یقیناً قضیهای است خارجیه نه قضیه حقیقیه زیرا شارع در این قضیه نفی ضرر از تمام احکام خارجیه نموده است که در شریعت موجودند بنابراین به عنوان جواب مختار خود را میگوییم.
مختار: این جواب در کلمات محقق خویی و آیت ا… سیستانی آمده است که با مقدار تغییری به آن میپردازیم: برای پاسخ به این اشکال بیان دو امر لازم است:
الف) عدم صدق ضرر در اکثر مواردی که به عنوان خارج شده از تحت قاعده لاضرر ذکر شده است.
ب) مبنایی که در ترکیب لاضرر و لاضرار انتخاب کردیم موجب میشود که قاعدهی لاضرر از مقداری از موارد خارج شده از قاعده را شامل نشود یعنی نفی ضرر نکند.
به عبارت دیگر امر (الف) بحثی است صغروی (اصلاً ضرر نیست) و (ب) امری است کبروی (ضرر هست ولی قاعده آن را نفی نمیکند)
یعنی عدم صدق ضرر در موارد زیادی، به دو جهت:
جهت اول: ضرر در اشیاء مثل اموال به معنای مطلق عارض شدن نقص بر آنها نمیباشد بلکه مراد از ضرر در اشیاء أنقصیت آن است به اینصورت که اگر شی دارای مالیت یا کمیّت خاصی است و در نگاه عرفی باید این مقدار از مالیت یا کمیت را دارا باشد اگر به وسیله آفت یا سرقت و یا غضب … از این مقام و رتبه ساقط گردد در این صورت ضرر صادق است اما اگر شیء در مسیر بدست آوردن فوائدی مصرف شود و هزینه گردد که عنوان انقص بر آن صادق نیست عنوان ضرر هم صدق نمیکند مثلاً کسی که اموالی را در راه زندگی شخصی خود و عیال خود و لوازم زندگی خود هزینه میکند به هیچ یک از اینها ضرر صدق نمیکند. بلکه میتوانیم اضافه کنیم و بگوییم اموالی که در مسیر بدست آوردن موقعیتهای مادی دنیوی و اخروی هزینه میشوند در راه تحصیل فوائد عرفی دنیوی و و اخروی هزینه شدهاند لذا هیچکدام از اینها مصداق ضرر نمیباشند و همگی اینها در سه مورد خلاصه میشوند:
- هر حکم شرعی که باعث صرف مال شود و این صرف مالش در جهت تحصیل منفعت باشد و علت صرف مال هم حکم شرعی باشد آن حکم شرعی ضرری نیست که اکثر موارد استثناء شده با همین یک مورد پاسخ داده میشود.
- حکم شرعی در مواردی به نظر شارع ضرر نیست ولی به نظر عرف ضرر است لکن اینکه عرف آن را ضرر میداند چون اطلاع ندارد و وقتی شارع برای او کشف واقعیت نماید، عرف هم میگوید به عدم ضرر، مثلاً در مواردی حکومتها احکامی را اجرا میکنند که مردم آن را ضرر میدانند مثل از بین بردن پلیدیها و آسیبهای پنهان توسط وسایل جدیدی که حکومتها به کار میگیرند.
- حکم شرعی به خاطر قانونی است که حقوق انسانها پاسداری میشود و حفظ حقوق چه حقوق شخصی افراد و چه حقوق اجتماعی، که در این صورت صرف مال در مسیر تحقق آن حق ضرر نیست مثل باب ضمانات.
جهت دوم: برخی از موارد ماهیتشان ضرر نیست بلکه عدم نفع نیست چون بین ضرر و عدم نفع کاملا فرق است زیرا ضرر عبارت است از ناقص شدن شیء موجود و عدم نفع عبارت است از عدم تحقق زیادی که توقع آن نیست مثل ربا.
با این جواب صغروی خیلی از موارد خارجند تخصصا.