استاد محسن ملکی-جلسه۷۷: تنبیه دوم: قاعده لاضرر = تخصیص اکثر (۱۳۹۷/۱۱/۱۵)
مرحوم شیخ انصاری بعد از آن که قاعدهی لاضرر را به همان شکلی که بیان شد معتبر میداند میفرماید این قاعده گرفتار یک اشکال بزرگ است و آن عبارت است از تخصیص اکثر، لذا این قاعده به جهت تخصیص اکثر از اعتبار ساقط میشود چون ضررهای فراوانی در دین اسلام تصور میشود که این ضررها توسط قاعده رفع نمیشود و باید بگوییم اینها استثناء شدهاند مثل حج، زکات، خمس، جهاد، ضمانات دیات، قصاص و … آنگاه از این اشکال مهم خود ایشان جواب میدهند که ممکن است بگوییم که اخراج این موارد از قاعده توسط یک یا دو عنوان اتفاق افتاده است مثلاً عنوان انفاقات و ضمانات و چون دو عنوان از قاعده خارج شده است تخصیص مستهجن نمیباشد.
مرحوم آخوند در حاشیه بر فوائد به ایشان اشکال میکند و میگوید تخصیص یک قاعده توسط اخراج عناوین یا افراد یکنواخت نمیباشد چون باید ببینیم محلّ ورود حکم عام چیست که از دو حالت خارج نیست:
- محط حکم عام افراد عام باشند یعنی در ما نحن فیه تک تک ضررها به شکل عام استغراقی.
- محط عناوین باشند نه افراد، که اگر حالت اول باشد اخراج چه عنوانی صورت گیرد و چه فردی، در صورتیکه افراد فراوانی را از عام خارج کند مستهجن است. آری اگر حالت دوم بود که محط و محلّ حکم عام عناوین میباشند در اینصورت اگر یکی دو عنوان از عام خارج شوند ولو اینکه دارای افراد فراوانی باشد تخصیص مستهجن نیست و ظاهراً هر قاعدهی فقهی ای(خصوصاً قاعدهی ما نحنفیه) طبق حالت اول است (یعنی حکم رفته روی افراد). از این اشکال شیخ انصاری جوابهای دیگری داده شده است (که تخصیص اکثر نیست)
جواب مرحوم خویی (ره) و محقق بجنوردی
یک جواب: جوابی است که مرحوم آقای خویی (فی الجمله) و محقق بجنوردی (بالجمله) فرمودهاند: به اینکه مواردی که ذکر شده و از قاعدهی لاضرر خارج شدهاند از باب تخصیص نیست بلکه از باب تخصّص است زیرا حکومت قاعدهی لاضرر در ما نحن فیه آن است که عموم یا اطلاق ادلّهی اولیهی احکام را تضییق میکند و این تضییق در جایی صحیح است که تصوّر در حالت برای حکم بشود: ۱- حالت ضرری ۲- حالت غیر ضرری؛ تا اینکه قاعدهی لاضرر، ضرری را بردارد و غیر ضرری بماند. بنابراین آنجایی که حکم ذاتاً ضرری است و دارای دو حالت نیست داخل در قاعدهی لاضرر نمیباشد مثل وجوب جهاد، خمس، زکات یا ضمانات و اینها تخصّصاً خارجند لذا اصلاً تخصیص نیست که تخصیص اکثر باشد.
مرحوم آقای خویی به شکل دیگری فرمودهاند: که موارد تخصیص قلیل است:
- حکم به نجاست ملاقی با نجس با اینکه مستلزم ضرر است مثلاً اگر موشی در غذا بیفتد شارع میفرماید این مال دیگر از انتفاع خارج است و موجب ضرر بر صاحب مال میشود.
- وجوب غسل بر مریض که خود را عملاً جنب کرده است و غسل برای او ضرر دارد همانطور که در روایت وارد شده اگرچه مشهور از عمل به این حیث صرف نظر کردهاند.
- وجوب خریدن آب برای وضو به قیمتهای گزاف که مورد روایت است و از قاعده استثناء میشود. و اما باب ضمانات مشمول قاعدهی لاضرر نمیباشند. چون قاعده در مقام امتنان بر تمام امّت است در بحث ضمان آنجاییکه ضرر بر مالک مترتب میشود مثل اینکه حکم کنیم به عدم ضمان و یا ضرر بر متلف تعلّق میگیرد آنجاییکه حکم به قاعدهی ضمان نماییم هر دومنافی یا امتنان است (اگر بگوییم ضمان است ضرر به متلف میخورد و اگر بگوییم ضمان نیست به مالک ضرر میخورد) پس ضمانات اصلاً تخصصاً خارج هستند نه تخصیصاً که تخصیص اکثر باشد. و اما احکامی که در باب دیات و حدود و قصاص و حج و خمس … اینها هم خارج هستند از قاعده به جهت اینکه از ابتدا ضرری جعل شدهاند بهخاطر مصالحی مهمتر که در آنها هست کما قال الله: وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ [۱] در رابطه با خمس و زکات میفرمایند: ضرر بر هیچکس نیست چون شارع انسانها را مالک خمس نمیداند بلکه خمس مال فقرای سادات است، نهایتاً عدم نفع صادق است. (استاد: فی اموالهم حقٌ معلوم للسائل و المحروم) پس در غیر خمس از انفاقات هم این استدلال صادق است.