اخبار

اقتصادنا ٣۵: لزوم وحدت حوزه و دانشگاه در موضوع‌شناسی مسائل انقلاب اسلامی

قریب به دو سال قبل مقام معظم رهبری مدظله‌العالی در بیانیه گام دوم انقلاب به توصیه‌ها و مباحث مهمی در ارتباط با تبیین مسائل اساسی انقلاب اسلامی من جمله اقتصاد پرداختند. در همین راستا ٣۵امین وبینار اقتصادنا با عنوان «بایسته‌های تحلیل گام دوم انقلاب در وحدت حوزه و دانشگاه با رویکردی اقتصادی»، از سوی هیئت اندیشه‌ورز اقتصاد و الگوی پیشرفت اسلامی حوزه علمیه خراسان، در هفته پژوهش و روز وحدت حوزه و دانشگاه، در تاریخ ۲۶ آذرماه ۱۳۹۹برگزار شد.

در این وبینار دکتر عادل پیغامی، عضو هیئت‌علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، به تبیین این بیانیه پرداخته و با توجه به تلاقی هفته پژوهش با وحدت حوزه و دانشگاه، در ارتباط با مشکلات و چالش‌های پیش روی این دو مرکز نخبه پروری نکات ارزشمندی بیان نمودند. هیئت اندیشه‌ورز اقتصاد و الگوی پیشرفت اسلامی حوزه علمیه خراسان خلاصه‌ای از این جلسه و اهم مطالب مطروحه در آن را آماده و تدوین نموده و ذیلا به اطلاع مخاطبین عزیز می‌رساند.

شان نزول بیانیه گام دوم انقلاب

 بیانیه گام دوم انقلاب، در فضای عمومی حاکم بر انقلاب اسلامی و جریان نظام‌سازی، از جهت وحدت حوزه و دانشگاه، بسیار قابل توجه می‌باشد؛ با توجه به این بیانیه، این سوال مطرح می‌شود که آیا این بیانیه در عرض سایر فرمایشات و بیانات مقام معظم رهبری قرار دارد یا باید به طوری متمایز به آن نگاه کرد؛ حضرت آقا خیلی تأکید داشتند که خوب دیده شود و مانند متون آموزشی، تدریس شود و درواقع خوب در بین مردم شنیده شود؛ اما متأسفانه بیانات رهبر انقلاب آن‌طور که باید حالت رسانه‌ای پیدا نکرد؛ در این بیانیه ملت ایران و به‌طور خاص جوانان حوزه و دانشگاه مخاطب واقع شده‌اند؛ با توجه به وحدت حوزه و دانشگاه و این‌که ترکیب این دو باید در جهت گام دوم انقلاب وجود داشته باشد؛ ما به تبیین این مسئله نیز خواهیم پرداخت.

نوع نگاه به بیانیه گام دوم انقلاب و کارکرد آن

 برخی نگاهشان به بیانیه گام دوم انقلاب نگاه تجزیه‌ای است و دوگان هایی از آن استخراج می کنند؛ مانند روایت از جبهه دشمن و برنامه خصمانه، روایت از برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، نگاه به آینده و مباحث مانند این مورد، توجه می‌کنند؛ اما اصل شأن نزول این بیانیه در حقیقت به این موارد ختم نمی‌شود؛

 این بیانیه به نظر می‌رسد یک کارکرد مورد توجه دیگری داشته باشد؛ درواقع عده‌ای به این بیانیه به دیدگاه یک مانیفست کلی نگاه کرده‌اند؛ به‌عنوان مثال در شورای عالی انقلاب فرهنگی این برنامه به دستگاه‌های ذی‌ربط ابلاغ شده و دستور داده شده تا همه برنامه‌ها با این بیانیه گام دوم انقلاب تطبیق داده شود؛ در حالی که نباید اینطور باشد؛ پس حال نکته‌ای که مطرح می‌شود این‌که این سند چه کارکردی دارد و اساساً چیست؟

این‌که در سخنرانی ۱۴ خرداد سال قبل، ایشان به این مطلب اشاره کردند که دهه شصت، دهه مذموم است؛ چراکه برخی دشمنان انقلاب، جلادان را مظلومان و شهدا را متهمان جلوه می دهند؛ درواقع قلب تاریخ و وقایع تاریخی در ایران اتفاق افتاده؛ که یکی از ابزارهای مهم دشمن است؛ تا حافظه‌های تاریخی را از بین ببرند و روایت‌های غیرواقعی را در ذهن جوانان ایجاد نمایند؛ آنچه که باید به‌عنوان نصب‌العین قرار داده شود؛ این است که همه ما نیازمند روایت صحیح از گام اول انقلاب هستیم؛ درواقع بیانیه گام دوم نیمی و یا حتی بیش از نیمی از آن، مربوط به گام اول انقلاب است و لازمه هرگونه تحلیل و ارائه نسخه برای حال و آینده، نگریستن به گذشته می باشد؛ در همین فرمایش اخیر مقام معظم رهبری که وظیفه اصلی مسئولین را خنثی کردن تحریم‌ها دانستند نه برداشتن تحریم‌ها و این طور عنوان کردند که برداشتن تحریم‌ها، کار دشمنان ما است؛ اما خنثی کردن، کار ما است و ما باید در مسیر خنثی کردن تحریم‌های اقتصادی قدم برداریم؛ اما روایت ما نسبت به تحریم‌ها چه بوده است؛ همان فردای۲۲ بهمن، اموال ایران در آمریکا بلوکه شد؛ در طول دوره‌های۴۰ ساله‌ای که داشته‌ایم (البته در چند سال اخیر به دلیل تکنولوژی اجتماعی و نوآوری علمی) امکانات بیشتری برای دشمن فراهم شده است؛ که تحریم‌ها را نقطه زن و هوشمند انجام می‌دهد؛  تحریم‌ها قبلاً نقطه زن نبود.

 اصل تحریم‌ها در ایران یک روایت ۴۰ ساله دارد و ما باید با توجه به این تحریم‌ها موضع مناسب داشته باشیم؛ ما در دوره‌هایی با درآمدهای نفتی کمتر، توانسته‌ایم موفق‌ترعمل کنیم؛ اما در دوره‌های بعدی نتوانستیم؛ خوب عمل کنیم.

دو بال بیانیه گام دوم انقلاب؛ گذشته‌نگری و آینده پژوهی

 به دلیل این‌که  مسئولین به حافظه تاریخی رجوع نمی‌کنند؛ آنچه که در گام دوم انقلاب حضرت آقا به آن اشاره کردند؛ همین نگاه به گذشته و گذشته نگری بود؛ اما آنچه را که حضرت آقا ما را به آن متوجه می کنند؛ بحث آینده‌پژوهی است؛ باید اقدام با نگاه به آینده، صورت گیرد.

  حضرت آقا در طول ۷-۸ سال اخیر، تنها کسی بودند که ذهن جوانان را متوجه آینده کردند و در بسیاری از مباحثات خود، ۵۰ سال آینده را، بهتر از شرایط فعلی ایران تصور کرده‌اند و یک نوع امید آفرینی در جامعه ایجاد کرده‌اند و یکی از محورهای مهم حضرت آقا هم همین است؛ امید آفرینی.

 نکته قابل توجه‌ای که در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب وجود دارد و حقیقتاً به آن تشخص می دهد؛ همین نام‌گذاری گام دوم انقلاب است. حضرت امیر علیه‌السلام در حوزه تعلیم و تربیت بچه‌ها می‌فرمایند: بچه‌ها را برای آینده تربیت کنید؛ نه برای گذشته یا حال؛ زیرا اگر با نگاه به گذشته باشد؛ در واقع او باخته است و برای حال هم درست نیست؛ زیرا آن‌ها برای چند سال آینده وارد بازار کار و اجتماع خواهند شد و باید خودشان را با تحولات آینده همگام سازند؛ ایشان می‌فرمایند “أدبوا أولادکم بغیر آداب زمانکم” یعنی زمان امروز مدنظر نیست و باید آینده‌ را جدی بگیریم. به‌عنوان مثال، اگر نگاه کنیم؛ می‌بینیم در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده دیگر، شاید نهادی به شکل امروزی بانک، قابل تصور نباشد؛ زیرا بانکداری الکترونیک رونق زیادی خواهد گرفت بچه‌ها را باید با قابلیت چانه‌زنی، مسائل حقوقی و قراردادی، مباحث حوزه مذاکره، مدیریت ریسک و کارآفرینی آشنا کنیم و به تحولات آینده، توجه شود؛ حرکت رو به آینده انقلاب اسلامی، نشان می دهد که ما باید برای ۴۰ سال آینده، برنامه‌های خوبی داشته باشیم؛ نقش حوزه و دانشگاه (دو نهاد کلیدی از جریان‌های نخبگانی) باید این‌طور باشد که در واقع لیدرها و جامعه رهبران ایران را رقم می‌زنند؛ رهبران بازارها، فضای مجازی، رهبران اندیشه و رهبران رسانه‌ها و افسران جنگ نرم درواقع از همین افراد خواهد بود؛ اگر رهبرانی سودجو و ظاهربین در مسند قدرت قرار بگیرند؛ قطعاً جامعه اسلامی ایران رو به تعالی نخواهد رفت. حال باید تعامل، تعاطف و تعالی در حوزه و دانشگاه رقم بخورد؛ اتحاد و پیوندی که بین حوزه و دانشگاه باید رقم بخورد؛ حتی قبل از انقلاب هم مورد تاکید امام واقع شده بود؛ رهبران فکری مثل حضرت امام (ره) به این مسئله بسیار توجه داشتند

وحدت حوزه و دانشگاه، حقیقی یا اعتباری؟

البته گاهی در مفهوم وحدت، درک حقیقی صورت نمی‌گیرد؛ حضرت امام نگاهشان به وحدت حوزه و دانشگاه یک وحدت حقیقی نبود؛ بلکه وحدت اعتباری بود. منظور از وحدت اعتباری یعنی یک هم‌سویی و هم‌جهتی در بین این دو نهاد صورت گیرد؛ البته برخی هم هنوز موضع می گیرند؛ هم حوزویان و هم دانشگاهیان و معتقدند چگونه می شود، حوزه و دانشگاه با یکدیگر وحدت داشته باشند؛ ما الآن حوزه سکولار داریم؛ دانشگاه سکولار هم داریم؛ که حقیقتاً برای مسئولیت‌های انقلابی آماده نشده‌اند، مردمی نیستند، مسئولیت‌های اجتماعی را ندیده و قبول نمی‌کنند؛ خب این آفت است.

ایجاد فقه نوین در مفاهیم اقتصادی

 در ایران و دنیا، تحریم‌های اقتصادی روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود و این مختص به تقابل استکبار با ایران نیست؛ همین الان ببینید، شرکت هوآوی چین در آمریکا تحریم شد؛ یعنی بین خود قدرت‌ها هم گاهی تحریم‌ها وجود دارد؛ خب ببینید، در اقتصاد جنگ و اقتصاد دفاع ما پایان نامه‌ها و پژوهش‌های قابل دفاعی نداریم. ما در مسئله فقه نفت و گاز، بسیار چالش داریم؛ در برخی مسائل دیگر مثل مالیات چالش‌های فقهی و اقتصادی داریم که برای این رفع مشکلات باید پژوهش‌های لازم انجام شود؛ ببینید در عرصه‌هایی مانند علوم انسانی باید به غایت این هم‌افزایی صورت گیرد؛ حقیقتاً دانشگاه نقش خود را درست ایفا نکرده‌است و آن‌جا هم که باید حوزه‌های علمیه کمک کنند و پای حل مسائل انقلاب اسلامی و مبانی فلسفی باشند؛ پای کار نبوده‌اند و باید این تقسیم کار بین حوزه و دانشگاه صورت گیرد.

کار عمیق موضوع‌شناسی شیخ طوسی و شهید ثانی

شیخ طوسی هزار سال قبل، بحث ناهمگن بودن کالاها بابت زمان و مکان را مطرح کردند که حال می‌بینیم ۶-۷ سال قبل آقایان در غرب این مسئله را ذیل مسئله‌ای جدید تحت عنوان «اطلاعات نامتقارن در بازار» بحث کرده‌اند. اگر ما به این ادبیات گذشته خوب بنگریم؛ متوجه می‌شویم که بسیاری از این مفاهیم در دین مبین اسلام وجود دارد؛ در چیستی بازار، شفافیت اطلاعات، نفی غرر و نحوه معاملات غرری، این‌ها همه چیزهایی است که در اسلام به آن پرداخته شده است و یا نظام‌سازی که شهید صدر در اقتصادنا انجام داده‌اند؛ یک مدل کاملاً اقتصادی مبتنی بر قرآن و سنت است که ما باید آن را در یک مدل جدید با ترجمان جدید ایجاد نماییم. باید کرسی‌های آزاداندیشی و نظریه‌پردازی بین حوزه و دانشگاه رقم بخورد تا به این مقصود نایل آییم؛ در بسیاری از مسائل همانند پول و بانک و سایر مسائلی که در آینده شناسی اقتصادی ایران به درد می‌خورد باید زمینه‌سازی در حوزه صورت گیرد؛ بانک‌داری دیجیتال یا پول‌های دیجیتال و بیت کوین، مطالبی هستند که باید در حکمرانی جدید مورد توجه قرار گیرند. باید در پژوهش‌های فقهی به مسائل آینده توجه شود وگرنه چهارگانه‌ای که قبلاً ذکر شد؛ دولت‌سازی، تمدن‌سازی، نظام‌سازی و جامعه‌سازی صورت نخواهد گرفت.

نکته‌ای که شهید مطهری به آن اشاره می‌کنند این‌که۳۰۰-۵۰۰ آیه مربوط به آیات الاحکام است؛ البته شهیدمطهری با نگاهی دیگر بالغ بر ۳۰۰۰ آیه که نیمی از قرآن است را حقیقتاً آیات الاحکام می‌داند و معتقدند که احکام باید از آن آیات استخراج شود تا تفسیر جدید، رویکرد جدید و نگاهی جدید صورت بگیرد. همان طور که داریم؛ فیه آیات للسائلین یعنی این‌که باید متون جدید و لایه‌های جدید قرآن با سوالات جدیدی که ایجاد می‌شود؛ پاسخ داده شود و به آن نگریسته شود. متأسفانه ما پارازیت و جریان‌های بی‌فایده و تکراری زیاد داریم که این‌ها به نفع جامعه اسلامی و اقتصاد ما نیست.

 ما نیازمند به بازگشت به فقه اصیل و بازیابی اطلاعات اسلام ناب هستیم

فقه حکومتی نیازمند یک فقه جدید است؛ باید به دنبال پویایی باشیم. حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در زمانی که قبل از هجرت در شعب ابی طالب بودند با زمانی که بعد از هجرت در مدینه قرار داشتند؛ شرایطی را رقم زدند که بتوانند بر مشکلات اقتصادی فائق آیند. باید به این سیره توجه شود که ایشان برای اقتصاد مقاومتی از چه شیوه‌هایی استفاده کردند. خیلی از نظام سازی‌ها، البته نیازمند اصول فقه جدید است که این فقه جدید به معنای آمیخته شدن با برخی روشن‌فکری‌ها نیست؛ این به‌معنای این است که علما باید با استفاده از منابع و شرایط روز، پویا و به‌روز شوند؛ برای مسئولیت‌های اجتماعی و مدیریت‌ها باید خلوص با کارآمدی در کنار هم و هم‌زمان با هم وجود داشته باشد که به کارآمدی مدیریت امور اجتماعی بیانجامد.

 به‌عنوان مثال ما در بحث خمس و زکات و مالیات امروزی نیازمند احکام و یک جریان مکملی هستیم تا با اصالت به ارزش‌ها و احکام اصیل انسانی آن‌ها را به روز کنیم. برخی می‌گویند آیا در فقه ما از روش‌های کمی و آماری هم استفاده می کنیم؛ شهید صدر کسی بود که خودش کتابی به نام نظریه احتمالات می‌نویسد و مگر می‌شود بدون نظریه احتمالات، نظام‌سازی صورت گیرد؟ نظریه احتمالات در حوزه، تبیین موضوعی شده است؛ تازه حال یک عده‌ای می‌آیند و می‌گویند مگر اسلام، نظام‌سازی هم دارد؛ به‌عنوان مثال برای تولید اتومبیل ما هم به یک طراح اتومبیل نیاز داریم؛ هم طراح آیرودینامیکی به جهت انتقال نیرو و هم در عرصه خودرو، قطعه‌سازی و مونتاژ خودرو و یا مکانیک خودرو نیاز داریم؛ که هرکدام از این‌ها کار مختص به خود را انجام می‌دهد و چه‌بسا هر یک از این‌ها یک راننده خوب هم نباشند؛ ما به یک راننده خوب هم نیاز داریم؛ منظور این‌که در برخی موارد که دانشمندان در دانشگاه‌های خارجی اقتصاد را می‌خوانند؛ برای اقتصاد اسلامی، عرصه‌های جدیدی را باز می‌کنند که این عرصه‌های جدید، بسیار می‌تواند برای بازیابی مفاهیم اقتصادی از اسلام ناب، به ما کمک کند. گاهی برخی اسلام‌شناسان فهم درستی از اقتصاد ندارند؛ گاهی کسانی اقتصاد را می‌خوانند که هیچ شناختی از اسلام ندارند و چه‌بسا در خارج از کشور اقتصاد را خوانده‌اند؛

لزوم همکاری و تعاطف حوزه و دانشگاه

ما برای رفع مشکلات نیاز به تیمی عمل کردن و همکاری و همفکری داریم؛ ببینید در درس خارج فقه ما نیازمند تحلیل زمان هستیم؛ در بازارهای مالی جدید یا بانک، نیازمند یکسری پیش‌فرض‌ها و یا یکسری استنتاج‌های هستیم. کسانی که باید با این فقیهان و مراجع مباحثاتی انجام دهند و یکسری اطلاعات جدید و درست را منتقل کنند؛ این کار صورت نمی‌گیرد؛ در بازارهای مالی جدید، ما نیاز به یکسری پیش‌فرض‌ها و یا استنتاج هایی داریم؛ باید علمای اقتصاد، پای دروس فقه بنشینند و کسانی که درس فقه و فقه الاقتصاد را خوانده‌اند؛ پای دروس اقتصاد محض بنشینند تا بتوانند این تعاطف و تعالی را در جامعه محقق کنند.

مخاطبان عزیز می‌توانند صوت کامل نشست را از طریق کانال اقتصادنا دنبال و دریافت نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید