استاد حمید درایتی ۱۳۹۶-۱۳۹۷

استاد حمید درایتی-جلسه۵۹:ربا(۱۳۹۶/۱۰/۱۸)

“یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین‏ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون‏”[۱]

“ذروا” امر به ترک است و امر به ترک به معنای نهی از فعل است از باب امر به شیء مقتضی نهی از ضد است. البته مبانی در مساله ضد متفاوت بود و برخی قائل به عینیت شدند و برخی قائل به تضمن و برخی قائل به دلالت التزامی شدند.

این آیه نشان می دهد ربایی که شارع تحریم کرده است، ربایی است که مابقی دارد پس ربای در معامله نقد مراد نیست چون ربای در نقد، مابقی ندارد بلکه دفعتا زیاده را با اصل مال گرفته است. پس مقصود از آیه، ربای معاوضی نیست بلکه مقصود، ربای قرضی است که عمدتا تدریجی است که مابقی دارد و به تدریج یعنی مثلا ماهیانه، زیاده ای را از او می گیرد. اما در ربای معاوضی، زیاده را دفعتا می گیرد و در قرض، مهلت می دهد و سود میگیرد.

پس ربا در این جا به معنای زیاده است یعنی وقتی قرض دادید، زیاده را نگیرید و رها کنید نه این که اصل مالتان را نگیرید.

“ان کنتم مومنین” خداوند این حکم را به ایمان، گره زده است.

احتمال۱

مراد این است که کافران به فروع مکلف نیستند لذا خدا فرموده است که اگر مسلمان هستید، حرمت ربا دارید و الا حرمتی نیست.

در برخی روایات دارد که او معاقب بر امر اشدی است و نوبت به عذاب ترک ربا و … نمی رسد.

در اصول، هم برخی گفتند که تشریع احکام برای کفار لغو است چون محرکیت و داعویتی ندارد.

سوال

آیا همین استفاده را نمی شود از خود خطاب “یا ایها الذین آمنوا” استفاده کرد؟ یعنی در غیر مومنان این حکم نیست.

جواب

این استفاده ما از راه مفهوم جمله شرطیه است و دال بر نفی حرمت برای کافر است ولی استناد به خطاب مفهوم ندارد بله فقط اختصاص آیه را به مومنان اثبات می کند یعنی اگر حرمتی برای غیر مومنان باشد باید دلیل دیگری بیاید و با این آیه، حرمت ربا برای کافران اثبات نمی شود ولی راهی که ما رفتیم نفی حرمت بود.

احتمال۲

سیاق این عبارات، ایمان در برابر کفر نیست یعنی اگر شما واقعا ما را باور دارید باید ربا را رها کنید یعنی یکی از نشانه های ایمان رها کردن ربا است و اگر رباخواری را ادامه دادید، یعنی اصلا ایمان ندارید.

ظاهر آیه، احتمال دوم است و با بحث قبل که تعبیر به “کفار اثیم” داشتیم و سوالی مطرح کردیم که مراد، کفر فقهی است یا خیر؟ مرتبط است البته این آیه می تواند دلیل بر عدم ایمان باشد. اما این که عدم ایمان به معنای کفر فقهی است یا خیر، بستگی به معنای ایمان در قرآن دارد چون شاید مراد از مومن در قرآن مومن کامل باشد.

پس از این آیه نمی توان کفر آکل ربا را استفاده کرد.

“فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون‏”

اذن با لام وقتی متعدی می شود به معنای اعلان است یعنی باید با ما اعلان جنگ کنید. ولی اینجا اذن با باء متعدی شده است و لذا به معنای علم است یعنی بدانید به جنگ هستید با خدا و رسول.

احتمال۱: خون آکل ربا حلال و هدر است.

روایتی داریم که فلانی ربا می خورد و می گوید این کار برای من خیلی شیرین است. حضرت ع می فرماید اگر دست من به او رسد او را می کشم.

البته مشخص است که این مقاتله و جنگ تا وقتی است که دست از ربا بردارد چون در آیه دیگری داریم که “قاتلوا حتی تفیء الی امر الله”

علی القاعده آن شخص مستحل ربا است با این که حرمت ربا در متن قرآن آمده است. پس منکر حکم ضروری قرآن است. پس واقعا کافر است. چون ملاک کفر، انکار ضروری دین است و حرمت ربا را همه مسلمانان قبول دارند چون نص قرآن است.

مستحل ربا قطعا حکمش همین است ولی رباخواری است که وقتی او را می گیرند و می گویند می خواهیم تو را بکشیم، او باز می گردد که این جا کشتنش جایز نیست ولی گاهی رباخواری است که حتی زیر چوبه دار هم می گوید من ربا خواهم گرفت او در واقع، همان مستحل ربا است نه این که بگوید ربا حرام است ولی به آن عادت کردم و… .

احتمال۲: این آیه اعلان جنگ است یعنی بدانید که پیامبر ص با شما می جنگد.

در احتمال اول، گفتیم خونش هدر است یعنی می شود او را کشت ولی در احتمال دوم می گوییم که پیامبر ص باید با او بجنگد.

ما جنگی نداریم که پیامبر ص با رباخواران جنگیده باشد ولی تهدید به جنگ است.

در برخی از موارد، اوامری به پیامبر ص داریم که شاهدی بر تحققش نداریم. مثل “یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین” که ما جنگ با منافقین نداریم در تاریخ. البته به شرطیکه مجاهده به معنای جنگ باشد.

“بحرب”

نگفتند “حرب الله و رسوله” بلکه گفتند “حرب من الله و رسوله” این تنوین تنکیر است و برای تعظیم حرب است.

سوال دیگر این است که دو حرب داریم؟ حرب خدا و حرب رسول؟

برخی آیات داریم که گویا دو حرب داریم مثل آیه مسجد ضرار.

وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُون‏[۲]

قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظَّالِمینَ بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُون‏[۳]

این آیه دوم می گوید این ها با من خداوند مشکل دارند نه این که من را قبول داشته باشند و تو را دروغگو بدانند.

به نظر می رسد علی رغم این که حرب الله و حرب الرسول یکی است ولی گاهی به صورت جدا ذکر می شود به جهت این تاکید کند که حرب رسول، حرب الله هم هست فکر نکنید که حرب رسول است و لذا حرب با خداوند نیست.

پس مقصود از دو حرب در آیه محل بحث چیست؟

احتمال۱: در آیه محل بحث هم خداوند می فرماید جنگ با رسول، جنگ با من هم هست نه فقط جنگ با رسول.

احتمال۲: حرب الله همان عذاب آخرتی است و حرب الرسول هم جنگ دنیایی است.


[۱] . بقره: ۲۷۸ و۲۷۹٫

[۲] . توبه: ۱۰۷٫

[۳] . انعام: ۳۳٫

دیدگاهتان را بنویسید