استاد حمید درایتی ۱۳۹۹-۱۳۹۸

استاد حمید درایتی-جلسه۴۵:شرکت(۱۳۹۸/۰۹/۱۸)

گفتیم سه تعریف شرکت عقدی وجود دارد:

تعریف۱: توافق در اشتراک در مال

تعریف۲: توافق در اذن به تصرف

تعریف۳: توافق بر اشتراک در مال و تجارت

هر کدام از این ها می تواند تعریف عقد شرکت باشد ولی به نظر ما تعریف سوم بر بقیه ترجیح دارد ضمن این که تعریف دوم در واقع عقد نیست بلکه ایقاع است.

گفتیم سید فرمود گاه شرکتی است که به عقد شرکت حاصل می شود و گاه شرکتی است که با عقدی غیر عقد شرکت مثل بیع محقق می شود. گاه شرکتی است که قهرا محقق می شود.

نظر استاد در مورد امتزاج

اگر امتزاج به قصد شرکت باشد، شرکت حقیقی محقق می شود و لو امتزاج تام نباشد یعنی اختلاط را هم شامل می شود. مثلا دو درهم را مخلوط کردیم به قصد شرکت، در این جا شرکت محقق می شود. نتیجه این می شود که هر دو نفر در هر دو سکه شریک هستند.

اگر امتزاج بدون قصد شرکت است و امتزاج تام باشد و دو شیء، مماثل هستند یعنی هم همجنس هستند و هم در وصف تماثل دارند، در این جا شرکت حقیقی محقق می شود. حداقل عرف می گوید این یک مال است و لذا شرکت حقیقی محقق می شود و فرق ندارد که به فعل غیر باشد یا فعل خودشان و شوخی باشد و یا عمدی و جدی.

اما اگر بدون قصد شرکت است و امتزاج تام باشد و دو شیء مماثل نبودند در این جا اگر مال جدیدی متولد می شود. مثل سکنجبین، در این صورت، شرکت حقیقی رخ می دهد ولو که غیر مماثل هستند.

اما اگر مال جدیدی متولد نمی شود مثلا دو روغن با هم مخلوط شود، در این جا اگر بتوانیم یکی از این دو را ضامن بدانیم مثلا عمدا دو مال را مخلوط کرده است و می دانسته صاحب مال دیگر، راضی نیست، این جا شرکت نیست و ضامن مال شخص مقابل است.

اما اگر نتوانیم یکی را ضامن بدانیم شرکت حکمی می شود.

اما اگر امتزاج بدون قصد شرکت است و امتزاج تام نیست ولی قابل جداسازی نباشد مثل دانه های شکر که امتزاج تام نیست ولی تفکیک هم ممکن نیست. یا امتزاج آرد با آرد اگر آن را امتزاج تام ندانیم، در این جا اگر مماثل باشند، شرکت صورت می گیرد.

اگر مماثل نباشند، اگر شیء جدیدی متولد شود، شرکت حقیقی می شود. اما اگر شیء جدیدی متولد نمی شود یا می توانیم کسی را ضامن بدانیم شرکت نیست و او ضامن مثل یا قیمت مال طرف مقابل است و اگر نمی توانیم کسی را ضامن بدانیم شرکت حکمی می شود یا به قول سید، شرکت ظاهری است.

اما اگر امتزاج تام نیست و قابل جداسازی ممکن است، باید جدا شوند مگر این که خیلی سخت باشد یا هزینه تفکیک زیاد است در این صورت، شرکت حکمی می شود مگر این که بتوان یکی را ضامن دانست.

توضیح نظریه استاد و دلیل آن

نکته۱

در این که امتزاج موجب شرکت می شود یا خیر، خیلی ها مثل صاحب جواهر به اجماع استناد می کنند.

اولا باید صغرای آن اجماع محقق باشد یعنی فقهاء ما باید اتفاق داشته باشند چون برخی از فقها اصلا نپرداختند.

دوما باید اجماع تعبدی باشد درحالیکه ممکن است بگوییم این اجماعات بر اساس ارتکازات عرفی و سیره و عرف آنها بوده است.

سوما این امتزاج باید ناظر به همه صور باشد. یعنی منظور آنها همه این صور بوده است؟ معلوم نیست. واضح نیست که این همه تفصیل داده باشند. شاهدش این است که این تفصیلات در کلمات بسیاری نیست. معقد اجماعات اطلاق ندارد.

البته اگر دو نکته اول درست بود در نکته سوم می توانیم اخذ به قدرمتیقن کنیم ولی مشکل در دو نکته اول است.

پس اجماع در مساله ما راه گشا نیست.

نکته۲

دلیل دیگر امتزاج و این صور، سیره عقلائیه است.

به نظر ما سیره عقلائیه مبنای محکمی برای شناسایی مواردی که امتزاج باعث شرکت می شود است.

البته قواعد کلی مانند اتلاف اگر مصداق پیدا کنند، این قاعده حاکم بر سیره است.

پس مستند نظر ما ترکیب بین سیره عقلائیه و قواعد کلی است.

اگر جایی اتلاف صادق بود، شرکت نیست و ضمان است.

اگر مثلا گردو تمایز واقعی دارد. ولی وقتی به قصد اشتراک این کار را کردید، بر اساس اوفوا بالعقود و عهد و … می توان گفت شرکت است. البته این جا سیره هم همین است.

یک قاعده کلی در تفصیلات ما وجود داشت که “در شرکت غیر مماثل، اختلاط بدون قصد شرکت اگر کسی را بتوان ضامن شناخت شرکت نیست و او ضامن مثل یا قیمت است”

سوال

چرا بحث ضمانت را در مماثل مطرح نمی کنید؟

جواب

در موارد امتزاج دو شیء مماثل نمی توان طرف دیگر را ضامن دانست چون مال شما تلف نشده است. او می‌گوید من یک کیلو شیر می‌خواستم می‌گوییم یک کیلو شیر حاضر است. چرا می گویید شرکت است؟ چون اجزاء مال دو نفر ممزوج شدند و ذرات شیر او در شیر ما باقیست.

این تفصیلات ما در خصوص امتزاج بود و الا تقسیمات دیگر مثل شرکت قهری و اختیاری و … آن ها را قبول داریم.

تقسیمات شرکت را بر اساس کیفیت عرض کردیم. تقسیم بر اساس موضوع هم نکته جدیدی ندارد.

تقسیم دیگر شرکت که می تواند بر اساس موضوع و متعلق باشد:

قسم۱: شرکت اعیان

دو نفر در منفعتی یا حقی یا عینی شریک شوند.

قسم۲: شرکت ابدان

دو نفر با هم توافق کنند که هر چه را مستقلا اکتساب کردند با اکتساب دیگری شریک باشند و ضرر هم با هم تقسیم شود. این شرکت در عمل است.

قسم۳: شرکت وجوه

هر کس بخاطر وجه و اعتبار و آبرویی که دارد جنسی را بخرد و بفروشد و نتیجه آن ها را با هم تقسیم می کنیم. مثلا اعتبار نفر اول خرید تا ۴۰۰ میلیون کالا است و تا این قیمت نیازی به پول نقد ندارد و اعتبار نفر دوم خرید تا ۲۰۰ میلیون کالا است که این دو می گوید تا با این اعتبارت و من با این اعتبارم کار می کنم و سود را تنصیف می کنیم یا یک سوم و یا… .

قسم۴: شرکت مفاوضه

خواهد آمد.

دیدگاهتان را بنویسید