استاد محسن ملکی-جلسه۷۶: توضیح مختصری از حکومت (۱۳۹۷/۱۱/۱۴)
هرگاه چیزی از موضوع دلیلی خارج شود این خروج دارای اقسامی است:
- خروج تکوینی باشد مثل خروج جاهل از علما در اکرم العلما فهذا هو التخصص،
- خروج تشریعی باشد که بر این دو قسم است: الف) خروج تشریعی با لسان معارضه فرض شود مثل خروج زید عالم از اکرم کلَّ عالمٍ و هذا هو التخصیص که معارضهاش در تکریم یا عدم تکریم زید است. ب) خروج تشریعی با لسان معارضه نباشد: (قبح عقاب بلابیان میگوید این مشکوک نه واجب است قطعاً نه حرام و احتیاط هم نمیخواهد بگوید قطعاً حرام است یا واجب فقط میگویدتعبداانجام بده) که این قسم خود به دو صورت است:
الف) خروج با نفس تعبدو حجیت تحقق پیدا کند مثل خارج شدن مشکوکالحکم از موضوع قبح عقاب بلابیان به وسیلهی حجیت احتیاط دارد (احتیاط نمیگوید من بیان حکم هستم (که مشکل تعارض پیش بیاید) و هذا هو الورود.
- خروج به صرف تعبد نباشد بلکه با اثبات مودای دلیل حاکم در منزلهی واقع و ملاحظه کردن این مودا به عنوان حکم واقعی مثل قائم شدن اماره به حکمی در هنگام شک در وجوب آن یا حرمت آن (مثلاً روایتی میگوید دعا هنگام رویت هلال واجب است (در اینصورت مودای اماره از موضوع برائت خروج تشریعی پیدا میکند که لسان این خروج معارضه نیست لکن خروج برمبنای دو حیثیت اتفاق میافتد ۱- تعبد به اماره ۲- تنزیل مودای اماره نازل منزله واقع و هذا هوالحکومه.
پس در حکومت اولاً خروج در حکومت تشریعی است و ثانیاً با لسان معارضه نیست و ثالثاً علاوه برتعبد مقام شارحیت و تضییق و توسعه نسبت به محکومه را دارا میباشد و صرف تعبّد نیست. بنابراین در ما نحن فیه قاعده لاضرر به همین معنا از حکومت بر ادلّهی احکام اولیه حاکم میباشد. مثلاً بر دلیل توضا بالماء مطلقاً که ممکن است دلالتش بالعموم و یا بالاطلاق در هر دو صورت موضوع وجوب وضو را اختصاص میدهد به جاییکه ضرر نسبت به آن از نظر حکم تصور نشود.