استاد محسن ملکی-جلسه۱۲: خلاصه مباحث گذشته (۱۳۹۷/۰۷/۱۶)
- تعیین موضوع در بحث
- تقسیم بحث به دو مقام (۱- ماهیت اجاره 2- اجاره به شرط تملیک)
- تاریخچه مختصری از حدوث عقد اجاره به شرط تملیک
- تعیین جهت در بحث که درسه امر خلاصه شد (۱- لغت؛ ۲- اصطلاح؛ ۳- شرایط و احکام)
- اجاره در لغت مصدر یا اسممصدر لحاظ شد و اگر به عنوان مصدر استعمال کنیم لفظ إیجار مناسبتر بود.
- اجاره در اصطلاح عبارت شد از عقدی که کاشف از قرار گرفتن اجرت در مقابل منفعت. و متعلقش عین است و تأثیرش اولاً در منفعت و ثانیاً در عین به طوری که منفعت را مملوک مستأجر و عین را أمانت در دست مستاجر قرار میدهد.
- اجاره با لفظ و فعل تحقق مییابد لذا معاطات در اجاره جاری است.
- عوضین در اجاره باید معلوم باشند بخاطر نفی غرر و باید قابلیت تسلیم را داشته باشند به خاطر صدق مالیت در منفعت و باید مملوک باشند بخاطر قاعده سلطنت.
- در اجاره، عین باید باقی بماند تا مستاجر منفعت گیری کند زیرا منفعت تدریجی است.
- مقتضی برای انتفاع موجود باشد و مانع مفقود.
- اجاره چه لفظی چه فعلی از عقود لازمه است در لفظ لازم بودنش واضح است ولی در معاطات به شش دلیل: ۱- سیره ۲- عموم أوفوا بالعقود ۳- البیعان بالخیار که به طریق اولی اجاره معاطاتی را شامل میشد. ۴- اطلاق روایات مثل: کراه لازم ۵- عدم خلاف از مقنع (قرن ۴) تا ریاض (قرن ۱۲) ۶- دفع حدیث یحلّل الکلام و یحّرم الکلام
- اجاره با بیع باطل نمیشود یعنی اگر به اجنبی فروخته شود که محل خلاف نبود و اگر به خود مستأجر فروخته شود اجاره باقی است به جهت: ۱- اجماع ۲- استصحاب ۳- عدم منافات چون متعلق بیع و اجاره دو چیز است. ۴- أخبار مستفیضه ۵- ودفع تنها مزاحم که عبارت بود از تبعیت منفعت عین را
- عین مستاجره در دست مستاجر امانت است به شرط عدم افراط و تفریط و وجهش مبتنی بودنش بر مالکیت تسلیطیه عامه لحاظ گردید.
- اشتراط ضمان در مدت اجاره بدون تعدی و تفریط ممنوع است به خاطر اینکه مخالف با مقتضای عقد است از ناحیه عین.
- مواردی که ظاهر آنها اشتراط ضمان در مدت اجاره است مثبت ضمان نمیباشد مثل شرط صحت آبگرمکن چون:
- از باب اشتراط ضمان نیست بلکه از باب شرط فعل و نتیجه است.
- تمسک به عام در شبهه مصداقیه است (یعنی حکم برای خودش موضوع سازی کند)
- بین ادّلهی أمانت و المؤمنون عند شروطهم تعارض دیده میشود ادلهی امانت به جهت شهرت ترجیح پیدا می کنند و قائل به عدم ضمان میشویم و اگر هم این دو دلیل با هم تکافو داشته باشند تساقط میکنند و رجوع به اصل عدم ضمان میشود.
- شرط به اعتبار ماهیتش به سه قسم تقسیم میشود: ۱- شرط فعل ۲- نتیجه ۳- شرط صفت. که اولی و دومی و اتفاقی است و شرط نتیجه محل خلاف است و گفتیم مملوک واقع نمیشود پس نمیتواند شرط باشد.
- اجاره با موت متعاملین باطل نمیشود چون: ۱- عموم المومنون عند شروطهم ۲- اجاره از عقود لازم است ۳- استصحاب بقاء ۴- اطلاق روایات ۵- تصریح به عدم بطلان در بعضی روایات
(هذا تمام الکلام در مقدمات لازم برای توضیح اجاره به شرط تملیک)