استاد محسن ملکی-جلسه۹۸: نتیجه گیری مرحوم حکیم (۱۳۹۶/۱۲/۲۳)
امروز متن فرمایش تذکره[۱] را عرض میکنم:
اگر در باب مضاربه ربح بین عامل و ربّ مالک مال توزیع شود قراض نام دارد و مضاربه هم گفته میشود و قراض لغت أهل مجاز است و مضاربه لغت أهل عراق، امّا قراض لفظی است که گرفته شده از قرض به معنای قطع، همان طور که گفته میشود قرض الفأر الثوب أی قطعه و از همین واژه است. مقراض، پس گویا صاحب مال قطع کرده است از مال خودش قطعهای را و تحویل داده است یا قطعهای از سود را قطع کرده است و گفته شده است که اشتقاق قراض از مقارضه میباشد و مقارضه به معنای مساوات و موازنه میباشد؛ لذا در لغت گفته شده تقارض الشاعران در جایی که دو شاعر شعر هموزن بگویند، و از أبیدرداء نقل شده که به عنوان حدیث میگوید قارِضِ الناس ما قارضوک فإن ترکتهم لم یترکوک. به این معنا: با مردم در آنچه میگویند همراه باش و چنین معنایی در باب مضاربه موجود است؛ زیرا مال از جهاتی اختصاص به مالک دارد و از جهاتی ارتباط به عامل دارد. چون عمل بر این مال از طرف عامل رخ میدهد و در نتیجه عامل و مالک در استوار شدن عقد مضاربه سهیم هستند و احتمال دارد مضاربه از باب اشتراک عامل و مالک در سود باشد.
و اما واژه مضاربه گرفته شده است از ضرب قال … تعالی: و آخرون یضربون فی الأرض یبتغون من فضل الله[۲]، یعنی عامل یضرب فی الأرض للتجاره به هدف به دست آوردن سود و احتمال دیگر آن است که هم عامل و هم مالک دارای ضرب میباشند و مراد از ضرب، ضرب در سود است (میزند به جیب) به خاطر آن که نوعی از ضرب به مال و جابجا کردن آن اتفاق میافتد و بر هر دو ضرب صادق است و گفته می شود برای مالک از لفظ قراض ، مقارِض و برای عامل مقارَض و اما از لفظ مضاربه، به عامل میشود مضارِب چون اوست که ضرب در رأس میکند و مال را جابجا میکند و در لغت برای صاحب مال از لفظ مضاربه اسمی مشتق نشده است.
نتیجه گیری مرحوم حکیم
* با توجه به این فرمایش علامه در تذکره صاحب مستمسک فرموده است:
از مطالب گذشتهی ما دو امر به دست میآید: ۱) هیئت مفاعله دلالت بر مشارکت ندارد و فقط دلالت بر سعی فاعل به طرف فعل مینماید و مشارکت خارج از مفهوم باب مفاعله است. آری در مواردی از مادهی باب مفاعله مشارکت استفاده میشود و یا توسط قرائن خارجیه.
۲) مراد از ضرب در مضاربه معنای مجازی است و آن عبارت است از جابجا کردن اموال به وسیله راههای مشروع به هدف کسب سود و مضاربه در بحث مضاربه عبارت است از مغالبه علی الناس. در گرفتن اموالشان و سودبری؛ و مهمترین امتیاز مضاربه نسبت به بقیه تجارتها (مثل بیع) این است که در مضاربه هدف اصلی کسب سود است بخلاف بیع که هدف اصلی مبادله است نه سودبری، از این باب واژه مضاربه که به معنای مغالبه است؛ به معنای سعی و تلاش میباشد[۳].
أقول: ظهر من مطاوی ما قدّمناه که عنوان مشارکت در باب مضاربه و قراض أوّلاً مفروغ عنه نیست و ثانیاً تصور مشارکت به معنای حقیقی در مبدأ ضرب و قرض هیچ مؤیّد و دلیلی ندارد. آری به شکل مجازی و توسط تأمل و توجیه تصور میشود. لذا پایهی مشارکت عامل و صاحب مال در سود به شکل کسر مشاع سست میباشد و بر همین اساس اگر قائل شدیم که سود میشود کسر مشاعی معیّن گردد یا در یک عدد خاصی باشد مقتضی موجود و مانع مفقود است. (سیأتی)
[۱] تذکره الفقهاء ج ۲ ص ۲۲۹
[۲] مزمّل ۲۰
[۳]. مستمسک عروه (مرحوم حکیم) ج ۱۲ ص ۲۳۶٫