استاد محسن ملکی-جلسه۹۶: روایات در نحوه توزیع سود در مضاربه (۱۳۹۶/۱۲/۲۱)
کلمات فقهاء را ذکر کردیم، کلام امام و خویی را هم ذکر کردیم.
روایات در نحوه توزیع سود در مضاربه
بنابر فرمایشات أعاظم ممکن است به این شکل بگوییم که کسر مشاع در باب سود مضاربه جایگاه طریقی دارد نه موضوعی، یعنی برای مشخص شدن سهم عامل و مضارب باید راه حلی را انتخاب کرد که آن راه گاهی کسر مشاع است؛ چنین مطلبی از روایات هم استفاده میشود که چند مورد از این روایات را میگوییم:
۱- رَوَى عَاصِمُ بْنُ حُمَیْدٍ (کوفی ثقه) عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ : سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلرَّجُلِ یَقُولُ لِلرَّجُلِ أَبْتَاعُ لَکَ مَتَاعاً وَ اَلرِّبْحُ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ قَالَ «لاَ بَأْسَ بِهِ».[۱]
۲- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَهَ عَنْ إِسْحَاقَ ابْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَالِ الْمُضَارَبَهِ قَالَ الرِّبْحُ بَیْنَهُمَا وَ الْوَضِیعَهُ عَلَى الْمَالِ.[۲]
معنای لغوی مضاربه
کلام مرحوم حکیم (باب مفاعله منحصر در مشارکت نیست)
نکته: مرحوم حکیم در مستمسک میگوید باب مفاعله منحصر در مشارکت نیست که صاحب جواهر و صاحب عروه مشارکت را در مضاربه به شکل انحصاری مفروغ عنه میدانند. إذ لا أصل لهذا الإدّعاء. همانطور که از موارد استعمال پیداست مثل طالعتُ الکتاب. تابعتُ زیداً. بارکتُ له، … إلی مالا یُحصی. بله باب تفاعل دارای معنای مشارکت است مثل تضاربا، تجادَلا. بنابراین مفاعله در این موارد که زیاد هم هست به معنای سعی به سوی فعل است مثلاً وقتی میگویی قتلتُ زیداً خبر میدهی از وقوع قتل امّا وقتی میگویی قاتلتِ، خبر از سعی به قتل میدهی حال چه قتل واقع شود چه نشود.
أقول: آنچه که ایشان فرموده حسنٌ چون اولاًً در قرآن کلمهی مضاربه استعمال نشده و ثانیا آنچه هم از باب مفاعله در مواد دیگری غیر از ضرب بکار برده شده است غالباً دارای مشارکت نیست:
مثل آیه إسراء: سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا[۳] که در این آیه معنای مشارکت وجود ندارد.
و همچنین آیات باب مقاتله: الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً.[۴]
آنچه در این آیات حرف اول است این است که مومنین سعی در قتل و نابود کردن کفار را دارند و کفار هم سعی در نابودی مسلمین و آنچه هم که به عنوان فضیلت برای مومنین ذکر میشود مسئلهی جهاد در غالب مقاتله آمده است که آن هم مؤید همین معناست یعنی مومنین سعیشان این است که موانع انسانی را از سر راه اسلام بردارند.
[۱] وسائل ج۱۳ ص۱۸۵
[۲] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۹، ص۲۱، ابواب المضاربه، باب۳، شماره۲۴۰۶۸، ح۵، ط آل البیت.
[۳] . سوره اسراء آیه۱٫
[۴] . سوره نساء آیه ۷۶٫