استاد محسن ملکی-جلسه۶: خلاصه مقدمات (۱۳۹۶/۰۶/۲۲)
خلاصه مقدمات
آنچه که گفته شد بر پایه تاریخ اقتصاد بشری بود و اینکه اقتصاد بشری مجموعهای است از قواعد علمیه تجربی، که در تاریخ توسعه یافته است تا اینکه به دست اروپاییان قرار گرفته و آنها وسعت دادهاند تا اینکه اسم علم اقتصاد یا اقتصاد سیاسی را بر آن گذاشتهاند و تمام عملکرد اقتصاد بشری مبتنی است بر تجربه؛ با این سبقه در شریعت اسلام چیزی با چنین خصوصیاتی و تحت عنوان علم اقتصاد موجود نیست چون در اسلام قواعد مالی مبتنی است بر بایستگیها و نبایستگیها، که اینها در زندگی فردی و اجتماعی به واسطه شرع مقدس لحاظ شده و از درونش عدالت اجتماعی اسلامی و مدینه فاضله معیشتی پدید میآید و تمام این قواعد ناشی میشود از اعتبارات امضایی و تأسیسی از طرف شارع مقدس، و بدین وسیله اقتصاد اسلامی مبتنی است بر علم عملی یا عقل عملی که کاشفش فقط شارع است بخلاف مکتب شیوعی مارکسیستی و سرمایهداری کاپیتالیستی که زبان حالشان این است چون میدانیم و تجربه داریم باید براساس دانستههای خود عمل کنیم اما زبان حال نظام اقتصادی اسلامی این نیست بلکه چون باید این شکلی باشد اینچنین است (یعنی این باشد و این نباشد) و لذا اقتصاد اسلامی پدید میآید؛ پس میتوان گفت نظام اقتصادی اسلامی از معلومات ثانویه است و به تعبیر دیگر از معقولات ثانویه است.
چون شارع کشف میکند از قواعد تأسیس یا قواعد امضایی که این کشف شارع در مرحله بعد از تجربیات بشر است و نظام اقتصادی اسلام بر طبق کشف تأسیس و کشف امضایی و منطبق بر دو علم نظری و عملی که در گذشته بدان پرداختیم حاصل میشود و موضوع این اقتصاد اسلامی هم ملکیت، کسب و تکسب و حقوقی است که از عقود و ایقاعات حاصل میگردد.