استاد محسن ملکی ۱۳۹۶-۱۳۹۷

استاد محسن ملکی-جلسه۳:مقدمه/ جایگاه علم اقتصاد در اسلام (۱۳۹۶/۰۶/۲۰)

مقدمه۳ (جایگاه علم اقتصاد در اسلام)
علم اقتصاد در اسلام

اسلام علم الاقتصاد ندارد، علم اقتصاد زاییده فکر بشر است. اصلاً بعضی قائلند ما علوم اسلامی نداریم، علم به معنای حضور صورت شیء… اسلامی نداریم، آنچه که در اسلام داریم سیستم است. سیستم مجموعه‌ای است از اعتبارات، بعضی معتقدند علم مانند وجود است و نمی‌شود گفت وجود اسلامی پس علم اسلامی نداریم. بله علم فقه و اصول و توحید و … مجموعه‌ای از قواعدی است که در متون دینی سرایش شده است.

اما در پدیده عالم خداوند متعال اعتباریاتی جعل می‌کند، مثلاً در وادی اقتصاد نظامی جایگاه ملکیت، تعادل، مصرف و … جعل می‌شود. از درون این ها اعتباریات، نظامی تشکیل می‌شود که به آن تسامحاً علم می‌گویند.

پس تا اینجا به این رسیدیم که علوم اسلامی نداریم. چون در علوم اصطلاحی رئوس ثمانیه مطرح است: ا = اسم ت = تعریف م = موضوع ا = ابواب م = مؤلف ف = فایده داشته باشد غ = غرض داشته باشد ر = رتبه علم کجاست.[۱]

حال جایگاه علم اقتصاد در اسلام با اینها کجاست؟

می توانیم بگوییم به یک معنای معرفتی هر علمی اسلامی است فیزیک شیمی و … چون حضرت حق از بشر معرفت می‌خواهد وانگهی دستور معرفت به کسی مثل رسول الله صلی الله علیه و آله داده است. (قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ)[۲] (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ)[۳]،

نظامهای اقتصادی در جهان

در جهان فعلی سه نظام اقتصادی موجود است: ۱) مارکسیستی[۴] (افراد جایگاه ندارند) ۲) کاپیتالیسم[۵] (افراد همه کاره) ۳) اسلام (حق فرد و حق اجتماع هر دو لحاظ شده است)


[۱] . (رمز: اتمام فغر)

[۲] . آیه ۹ سوره زمر

[۳] . آیه ۱ سوره علق

[۴] . کارل مارکس، متفکر آلمانی قرن نوزدهمی، بنیان‌گذار و نظریه‌پرداز اصلی مارکسیسم، نگرشی پیچیده و ضد و نقیض نسبت به دین داشت. وی در وهله اول دین را «افیون توده‌ها» و «روحِ شرایط بی‌روح» می‌دانست که برای طبقه حاکم مفید است زیرا هزار سال بود که به طبقه کارگر امیدهای دروغین می‌داد. در عین حال، مارکس دین را به عنوان نمودی از اعتراض طبقه کارگر نسبت به وضعیت اقتصادی نامناسب و ازخودبیگانگی‌شان، در نظر می‌گرفت. در تعبیر مارکسیست-لنینیستی از نظریه مارکسیستی، که بخشی عمده از آن توسط گرجستانی انقلابی و رهبر شوروی جوزف استالین، توسعه یافته‌است، به دین، به صورت مانعی که پیشرفت بشری را کند می‌کند نگریسته می‌شود. به همین دلیل، تعدادی از حکومت‌های مارکسیست-لنینیست قرن بیستمی، از جمله شوروی پس از ولادیمیر لنین و جمهوری خلق چین تحت رهبری مائو تسه‌تونگ، بی‌خدایی حکومتی را در دستور کار قرار دادند.

مارکسیست‌ها مجموع جهانیان را به ۲ گروه تقسیم می‌کنند و می‌گویند یا استثمارگر هستند یا استثمارشده، می‌گویند تاریخ چیزی جز محصول مبارزه طبقاتی بین انسان‌های استثمارگر و استثمارشده نیست، یعنی عده‌ای منافع اقتصادی‌شان ایجاب می‌کند که در همان مرحله بمانند و مخالف پیشرفت ابزار تولیدند (گروه حاکم استثمارگر) و یک عده خواهان رشد و ترقی ابزار تولید و خلاصی از این وضع هستند (گروه استثمارشده) که این دوباره هم درگیر و مبارزه‌ای به وجود می‌آید که منجر به یک نظام جدید (جامعه جدید) می‌شود که در آن جامعه جدید علاوه بر ابزار تولید و منافع اقتصادی، آداب و رسوم و فرهنگ و مذهب و افکار و‌ اندیشه در یک کلام همه چیز نسبت به جامعه قبلی تغییر می‌کند و بعد از مدتی دوباره این نظام جدید با مبارزه و درگیری که در خودش عامل ایجاد آن است میدهد به نظام دیگری تبدیل می‌شود.

مارکسیسم آموزش رهایی طبقه‌ی کارگر از دست سرمایه‌داری است. (مالکیت خصوصی و سرمایه‌داری عامل بدبختی مردم و کارگران است و باید با یک انقلاب از بین برود).

مارکس خودش مارکسیسم نبوده یعنی اینکه مارکسیسم بعدها بوسیله‌ی طرفداران او طرح‌ریزی شده است که معتقدند افکار و نظریات مارکس یک راه و روشی را برای نجات کارگران درست کرده است.

میان مارکسیست‌های مختلف، برداشت‌های بسیار متفاوتی از مارکسیسم و تحلیل مسائل جهان با آن موجود است اما موضوعی که تقریباً همه در آن توافق دارند: «واژگونی نظام سرمایه‌داری از طریق انقلاب کارگران و لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و لغو کار مزدی و ایجاد جامعه‌ای بی طبقه با مردمی آزاد و برابر و در نتیجه، پایان ازخودبیگانگی انسان» است. (ازخودبیگانگی ‌ای که کمونیست‌ها معتقدند در جهان سرمایه‌داری ناگزیر و حتمی است)

[۵] . سرمایه‌داری یا کاپیتالیسم (به انگلیسی: Capitalism)) یا سرمایه‌محوری یک نظام اقتصادی است که در آن پایه‌های یک سیستم اقتصادی بر روی مالکیت خصوصی ابزارهای تولیدِ اقتصادی است و در دست مالکان خصوصی است و از این برای ایجاد بهره‌مندی اقتصادی (سود) در بازارهایی رقابتی استفاده می‌شود؛ که به این قانون، آزادی مالکیت شخصی نیز گفته می‌شود؛ که معنای آن، تولید و توزیع کالا هاست.

دیدگاهتان را بنویسید