استاد حمید درایتی ۱۳۹۹-۱۴۰۰

استاد حمید درایتی-جلسه۲۱:ادله روایی وجوب وفای به وعد/سهامی خاص /شرکت(۱۳۹۹/۰۷/۳۰)

ادلّه روایى :

روایت اول:

(١۵٩۶۵) وعنه عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن شعیب العقرقوفی عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله علیه وآله): من کان یؤمن بالله والیوم الآخر فلْیَفِ إذا وعد. [۱]

در مثل چنین تعبیرى در روایت دو احتمال وجود دارد :

١- ممکن است امام علیه السلام در مقام بیان تلازم بین ایمان به خدا و روز قیامت و بین حکم بعد از آن باشند.

٢- ممکن است امام صرفا در مقام تخاطب با مؤمنین باشند که بجاى واژه ایّها المؤمنون تعبیر به (من آمن بالله و الیوم الآخر) فرموده اند و مفهم تأکید در حکم نیست .

نظر استاد:

به نظر مى آید آنچه استظهار از این روایت مى شود احتمال اول است و حضرت در مقام بیان آن هستند که بفرمایند اقتضاء ایمان به خدا و روز قیامت وفاء به وعد است مضافا به اینکه صیغه امر استعمال شده که خود مقتضى لزوم و وجوب مى باشد.

روایت دوم:

(١۵٩۶۶) وعنه، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن هشام بن سالم قال: سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول: عده المؤمن أخاه نذر لا کفاره له، فمن أخلف فبخلف الله بدا، ولمقته تعرض وذلک قوله : { یا أیها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون } . [۲]

نسبت به عبارت (لا کفاره له) دو احتمال وجود دارد :

١- حضرت در مقام ارتقاء وعده نسبت به نذر مى باشند زیرا خلف وعده قابل تدارک و پوشش سهو و غفلت از آن نیست به خلاف نذر که قابلیت جبران و تدارک را دارد.

٢- حضرت در مقام انخفاض وعده از نذر مى باشند زیرا کفاره داشتن نشان از اهمیت آن عمل نزد پرودگار دارد فلذا امور مهمه در فرض غفلت باید با کفاره تدارک شود،پس عدم کفاره قرینه بر اهمیت کمتر آن عمل مى باشد.

نظر استاد:

به نظر مى آید آنچه استظهار از این روایت مى شود احتمال اول است و سیاق روایت ارتقاء وعده مى باشد.

این روایت دوم از چند جهت دلالت بر وجوب وفاء به وعده دارد :

اول:

 تشبیه وعده به نذر که وجوب وفاء به آن مسلم است.

دوم:

  تعبیر به کفاره که مربوط به معصیت یا ترک واجب است.

سوم:

 تصریح به عدم کفاره بر خلاف نذر.

چهارم:

 خلف وعده با بنده خدا به منزله خلف وعده با ذات خداوند شمرده شده که حرمت و قبح آن مسلم است. [۳]

پنجم:

تعرّض به مقت و دشمنى با پروردگار که با فعل حرام صورت مى گیرد.

روایت سوم :

(٢٠۶٨٩) وعن علی، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حسن بن عطیه، عن یزید الصائغ، قال: قلت لأبی عبد الله (علیه السلام): رجل على هذا الامر ان حدث کذب، وان وعد اخلف وإن ائتمن خان ، ما منزلته ؟ قال : هی أدنى المنازل من الکفر ولیس بکافر. [۴]

روشن است که هر حرام و معصیتى از مراتب کفر محسوب نمى شود فلذا أدنى منزلت کفر دلالت بر حرمت شدیده دارد. مورد سؤال کسى نیست که همه ى گفتار او کذب و نسبت به همه ى وعده ها متخلف و نسبت به همه ى امانت ها خائن است زیرا شاید چنین فرضى قابل تحقق نباشد و رب کاذب یتکلم بالصدق، پس منظور آن شیعه اى است که چنین سوء رفتار هایى از او دیده مى شود.

نظر استاد:

آنچه محل تأمل در این روایت است عبارتند از آنکه جمع بین این سه خصلت موجب چنین منزلتى از کفر مى شود یا هریک به تنهایى؟

به نظر مى رسد روایت در مقام بیان هریک از این خصائص باشد.

روایت چهارم:

عده من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن بعض أصحابنا، عن عبد الله ابن سنان، عن أبى عبد الله علیه السلام قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله : ثلاث من کن فیه کان منافقا وان صام وصلى وزعم أنه مسلم، من إذا ائتمن خان، وإذا حدث کذب، وإذا وعد أخلف، إن الله عز وجل قال فی کتابه : { إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ } انفال ۵٨وقال : { أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنَ الْکَاذِبِینَ } نور ٧ وفى قوله عز وجل : { وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا } مریم ۵۴ . [۵]


[۱] وسائل الشیعه جلد ١٢ صفحه ١۶۵

[۲] وسائل الشیعه جلد ١٢ صفحه ١۶۵

[۳] آیات متعددى دلالت بر لزوم وفاء به وعده در برابر خداوند دارد و پروردگار تخلف از وعده به خدا را توبیخ مى کند مانند :

{ وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَکَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا } أحزاب ١۵

{ إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا } فتح ١٠

{ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ } توبه ٧٧

{ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ – کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ } صف ٢-٣

{ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ } یس ۶٠

[۴] وسائل الشیعه جلد ١۵ صفحه ٣۴٠

[۵] الکافى جلد ٢ صفحه ٢٩٠

دیدگاهتان را بنویسید