استاد حمید درایتی ۱۳۹۹-۱۳۹۸

استاد حمید درایتی-جلسه۴۳:شرکت(۱۳۹۸/۰۹/۱۳)

کلام آیت الله سیستانی در منهاج

دو معنا برای شرکت :

معنای۱: دو نفر یا بیشتر در شیء واحدی شریک باشند.

معنای۲: عقدی که بین دو نفر یا بیشتر واقع می شود برای اشتراک در ربح و فائده اتجار یا اکتساب یا غیر آن. این همان عقد شرکت است.

بررسی شرکت به معنای۱

در مساله ۵۷۴ می فرمایند معنای اول شرکت در موارد استحقاق چند نفر در دین، عین، منفعت یا حق محقق می شود.

استحقاق چند نفر در دین مثل این است که شخصی طلبکار باشد و فوت کند که همه وراث مستحق آن دین هستند و استحقاق چند نفر در منفعت مثل این که کسی خونه ای را اجاره کرده است و مرده است که منافع آن برای همه ورثه است. استحقاق در حق مانند حق خیار.

استحقاق در این چهار مورد گاهی با ارث رخ می دهد و گاهی با عقد است مثلا بیع کنند.

سه سبب دیگر فقط در شرکت در اعیان محقق می شود:

  1. احیاء
  2. حیازت
  3. امتزاج

این سه تنها در اعیان محقق می شود و در دیون و … محقق نمی شود.

سپس وارد بحث امتزاج می شوند که کلمات سید را در این خصوص خواندیم.

امتزاج و خلط گاهی موجب شرکت می شود و گاهی موجب شرکت نمی شود.

اگر امتزاج تام رخ دهد، چه قهری باشد چه اختیاری شرکت صورت می گیرد مثلا دو نوع روغن مایع با هم مخلوط شود که این امتزاج تام است. در مایعات، امتزاجشان تام است لذا چه قهری و چه اختیاری باعث شرکت می شود. البته اینها هم شرکت به معنای اول است.

اگر خلط و امتزاج، به صورت تام نباشد مثل خلط جامدات، اگر تفکیک آنها غیر ممکن است مثل خلط دو آرد که تفکیک آن غیر ممکن است نه این که ممکن است ولی سخت است.

در این جا اگر مماثل باشند یعنی از یک جنس باشند و کیفیتشان هم یکی است یعنی دو آرد گندم که خوب و بد هم نیستند در این جا شرکت محقق می شود.

اگر دو جامد غیر همجنس بودند، مثلا آرد گندم و جو مخلوط شوند یا هر دو گندم باشند ولی یکی خوب است یکی بد است، در این جا اگر از آنها شیء واحدی متولد می شود مثل سکنجبین یا می توانیم امتزاج کننده را ضامن بدانیم یا خیر.

اگر نمی توانیم امتزاج کننده را ضامن بدانیم، مال، مال مشترک می شود.

اگر می توانیم امتزاج کننده را ضامن بدانیم، در این جا امتزاج کننده، ضامن است و شرکت منتفی است و امتزاج کننده باید مثل یا قیمت را به دیگری بدهد. مثلا با علم و عمد به این که دیگری راضی نیست، شیره و سرکه را مخلوط می کند که در این جا شرکت منتفی است و آن شخص ضامن است.

اگر امتزاج باعث کاهش قیمت شود می تواند کاهش را مطالبه کند.

اگر امتزاج به فعل ثالث باشد را ایشان مطرح نکردند.

مواردی که امتزاج باعث شرکت نمی شود:

امتزاج اگر به غیر همجنس باشد و آن مخلوط شده است، موجودات متعدد باشد که این جا موجب شرکت نیست هر چند با زحمت بسیار بتوانیم تفکیک را انجام دهیم. مانند گندم و جو که موجودات متعدد هستند.

سپس می گویند موجودات همجنس هم این طور است یعنی شرکت نیست مثل امتزاج دانه گندم به دانه گندم البته اگر عرفا شیء واحد نباشند و الا اگر عرفا شیء واحد باشند، امتزاج باعث شرکت است.

این جا که گفتیم شرکت نیست پس باید صلح کنند البته صلح نباید ربوی باشد.

اگر امتزاج به گونه ای است که تفکیکش راحت است مثلا بادام و گردو مخلوط شدند، در این جا قطعا شرکت نیست و باید تفکیک کنند.

بررسی شرکت به معنای۲

عقد شرکت یا اذنی است یا معاوضی که این صور را قبلا مطرح کردیم.

عقد شرکت اذنی در جایی است که قبل عقد شرکت، آن دو نفر در مالی شریک هستند و مال التجاره عقد شرکت همانی است که دو نفر در آن با هم شریک اند. در این جا واقعیت شرکت چیزی جز اذن در تجارت با مال مشترک نیست. اما عقد شرکت معاوضی در جایی است که بخاطر همین عقد می خواهند مال مشترکی را بین خودمان قرار دهیم که این جا علاوه بر اذن، تشریک دو طرفه در یک مال هم رخ می دهد یعنی من سهمی از مالم را به شما تملیک می کنم و در مقابل، شما سهمی از مالتان را به من تملیک می کنید.

اما در همه صور باید مال مشترکی باشد لذا کلام ایشان شامل جایی که فقط اشتراک در سود است نه اشتراک در مال نمی شود مثلا شما با مال الف تجارت می کنید و من با مال ب تجارت می کنم و با هم قرارداد می بندیم که هر چه سود از این دو تجارت باشد بین ما مشترک باشد که به نظر ایشان این شرکت نیست. برخی از فقهاء عامه همین را عقد شرکت می گویند. فقهاء امامیه اصرار به طرح امتزاج دارند، شاید مقصودشان این است که اگر بخواهد عقدی باشد باید مال مشترکی باشد و در برابر این کلام فقهاء عامه است.

البته ظاهرا ممکن است که صلحی به این صورت رخ دهد.

بررسی کلام آیت الله سیستانی

نکته اصلی کلام ایشان این بود که شرکت عقدی را شرکتی دانست که برای تجارت یا کسب فایده بدون تجارت است. عقد شرکت مختص به تجارت نیست ولی برای سود و فایده است.

در فقهاء عامه هم عموما همین مورد را شرکت عقدی می دانند.

در حقوق هم آن را شرکت مدنی می نامند.

ادامه تقسیمات شرکت

تقسیمات اول که بررسی شد، به لحاظ منشأ بود.

اما تقسیمات به لحاظ موضوع:

ممکن است موضوع شرکت، عین یا دین یا حق یا منفعت باشد.

مال مشترکی را خریدیم و قرار است پولش را بدهیم که شریک در بدهکاری هستیم که این شرکت در دین است. 

مال مشترکی را فروختیم و قرار است پولش را بگیریم که شریک در طلبکاری هستیم که این هم شرکت در دین است.

هر دو با هم حیوانی خریده ایم که هر دو خیار حیوان داریم و در آن شریک هستیم.

هر دو باهم خانه ای را اجاره کردیم که این شرکت در منفعت است.

اما آیا این ها در شرکت عقدی می آید؟ بعدا خواهیم گفت، این انواع در شرکت عقدی نیست.

مرحوم سید در عروه، دین را مطرح نکردند. شاید آن را در حق داخل دانستند. چون وجود شرکت در دین قطعی است.

ادامه کلام سید

تقسیم بعدی به لحاظ کیفیت است که خواهد آمد.

دیدگاهتان را بنویسید