استاد حمید درایتی​ ۱۳۹۷-۱۳۹۸

استاد حمید درایتی-جلسه۶۸:مضاربه/ شرایط مضاربه(۱۳۹۷/۱۰/۲۲)

ادامه دلیل۵

سرمایه باید تبدیل به مال خارجی شود تا مضاربه بتواند محقق شود. قوام مضاربه به تجارت است و تجارت با دین ممکن نیست پس نیازی به دلیل خاص هم نداریم.

دو نکته باید بحث شود:

نکته۱: اساسا به آن چه در ذمه است، مال گفته می شود یا خیر؟ آیا مال بر دین صادق است یا خیر؟

نکته۲: آیا دین قابل نقل و انتقال است یا خیر؟ اگر دین قابل انتقال نباشد، پس دین نمی تواند راس المال قرار بگیرد.

هر دو نکته باید اثبات شود چون اگر اثبات کردیم که قابل نقل و انتقال است ولی مال بر آن صادق نباشد، ممکن است کسی بگوید که در ادله مضاربه مال ذکر شده بود و لذا اگر صدق مال نکند دلیلی بر مضاربه آن نداریم.

نظر استاد

به ما فی الذمه هم مال گفته می شود؛ چون بخشی از اموال ما دیونی است که بر ذمه دیگران داریم و هم می توانیم آن را منتقل کنیم کما این که می توانیم ما فی الذمه را ساقط کنیم و ابراء کنیم.

تصویر معامله و نقل و انتقال در دین

تصویر۱

عامل ۱۰ میلیون بدهکار به مالک است و مالک گفته است که با آن ۱۰ میلیون معامله کن پس در این صورت، ۱۰ میلیون بدهی ندارید بلکه امانت در اختیار شماست که با آن معامله کنید.

عامل وقتی مثلا ماشین را به ۱۰ میلیون خرید در واقع، بدهکار شد و وقتی این بدهکاری را نقد می کند در واقع بیع آن بیع دین نقد شده است.

امروزه رسید می دهند مثل چک یعنی عامل به مالک، چک داده است و مالک همان چک را به عامل می دهد و می گوید با آن کار کن. چک صرفا حواله است و شما این چک را ثمن قرار می دهید در برابر ماشین.

تصویر اول دینی که بر عامل است مضاربه شود بود که روایت سکونی گفت این مشکل دارد.

تصویر۲

دینی که بر عهده ثالث است مال المضاربه باشد یعنی مالک در واقع، عامل را وکیل کرده است که دین از ثالث را وصول کن و سپس مضاربه کن. اگر مضاربه بعد از وصول باشد که دین نیست ولی می تواند قبل مضاربه باشد یعنی خرید کند و به مالک بگوید که تو چک را بده.

مالک به ثالث می گوید تو دیگر به من بدهکار نیستی و آن را به عامل بده تا با آن کار کند. مثل این که زید از عمرو طلبکار است و عمرو هم از بکر طلبکار است و عمرو می تواند طلبکار خودش را به بدهکار خودش حوال دهد. پس در مضاربه هم مالک می تواند عامل را به ثالث حواله دهد.

تصویر۳

اصلا دینی وجود ندارد ولی مال المضاربه تعهد است. تو به اندازه ۱۰۰ میلیون اعتبار داری تا معامله کنی که هر چه تو خریدی را من پولش را پرداخت می کنم. این جا دین نیست ولی مثل دین است. امروزه می گویند شما برو کالا بخر، چک های آن را من می دهم یعنی تعهد مالی را مالک انجام می دهد.

تفاوت تصویر۲و۳ در این است که تصویر۳ دین نیست ولی تصویر۲ دین است.

چک حواله است و مال نیست حال مالک چک می کشد به مبلغ ۱۰۰ میلیون در وجه عامل و می گوید عامل به آن مضاربه کند.

۲۴۰۶۴- ۱- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ یَعْنِی الْمُرَادِیَّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یَقُولُ لِلرَّجُلِ أَبْتَاعُ لَکَ مَتَاعاً وَ الرِّبْحُ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ قَالَ لَا بَأْسَ.

در روایت تصویر نشد که مالک پولی داده است. این که من برای تو جنس می خرم ظهور دارد که تو متعهد هستی وکیل و متبرع هم نیست که اجره الوکاله بگیرد یا مجانی.

عامل دارد پیشنهاد مضاربه را می دهد. مالک نیست که پول را بگذارد. عامل که می گوید جنس می خرم یعنی تعهد مالک، سرمایه مضاربه است پس نیازی به مال خارجی نیست. پس نه تنها نیازی به مالک خارجی نیست بلکه نیاز به دین حقیقی هم نیست بلکه با صرف تعهد مالک هم ممکن است. امام ع هم استفسار نکردند.

دیدگاهتان را بنویسید