استاد محسن ملکی ۱۳۹۷-۱۳۹۸

استاد محسن ملکی-جلسه۵: ادامه اجاره معاطاتی (۱۳۹۷/۰۷/۰۷)

یکی از احکام اجاره این بود که عقد لازم است. اجاره چه لفظی باشد یا چه فعلی (معاطاتی) عقد لازم است.

لقائل أن یقول که اجاره مثل بیع نیست؛

در جواب این قائل باید گفت:

اولاً آنچه در باب بیع ملاک واقع شده است به همان اندازه در باب اجاره هم موجود است ملاکی که در بیع است معاوضه­ای است که اتفاق افتاده است بین عین و ثمن و در اجاره معاوضه بین منفعت و اجرت است لذا تفاوتی در ملاک این دو نمی­بینیم.

ثانیاً به قیاس اولویت می­گوییم اگر در باب بیع که معاوضه عین است معاطات کافی است در اجاره که معاوضه منفعت است به طریق اؤلی معاوضه کافی است.

مؤیدّ: اطلاق روایات در باب اجاره یؤیدّ ما ذکرنا.

توضیح این است که روایات در باب إجاره اکثرشان بلکه جلِّ آن (دون الکلّ) تصریحی به اینکه اجاره باید عقدش لفظی باشد موجود نیست بلکه همه­ی روایات بیان اجاره­اند بدون نظر به صیغه­ی آن آری در بعضی از موارد ذکر مصداق اجاره در قالب لفظ شده است مثلاً صحیحه­ی ابی بصیر مرادی[۱]: عن أبی عبد اللّه علیه السّلام عن الرجل یتکاری من الرجل البیت أو السفینه سنه أو أکثر أو أقلّ، قال: کراه لازم إلی الوقت الّذی تکاراه.[۲]

این روایت و امثالش فراوان در متون­روایی موجود است بدون ذکر لفظ اجاره و بعضی مثل همین حدیث اجاره را لازم معرفی می­کنند.

لذا صاحب مفتاح الکرامه[۳]می­گوید[۴]: قوله وهوالازم من الطرفین بلاخلاف أجده فِی کتب الاصحاب من المقنع إلی الریاض.[۵]

وکیف کان: هر محققی که تحقیق کند هیچ دلیل لفظی که دلالت کند بر اختصاص عقد اجاره به لفظ پیدا نخواهد کرد و بر این­اساس قاعده کلّیه مرجع همه­ی عقود است و آن اینکه هر عقدی چه به لفظ و چه به فعل انشاء شود عقد است و لازم، الّا ما أخرجه الدلیل.

بقی فی المقام شیء (إنما یحلل الکلام و یحرم الکلام)

روایت معروفه­ای است که می­گوید: إنما یحلّل الکلام و یحرّم الکلام. که بعضی خواسته­اند از آن استفاده کنند که عقد در صورتی لازم است که توسط لفظ انشاء شود بلکه نقل و انتقالی صورت نمی­گیرد مگر با لفظ:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ اَلْحَجَّاجِ عَنْ خَالِدِ بْنِ نَجِیحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اَلرَّجُلُ یَجِیءُ فَیَقُولُ اِشْتَرِ هَذَا اَلثَّوْبَ وَ أُرْبِحَکَ کَذَا وَ کَذَا فَقَالَ أَ لَیْسَ إِنْ شَاءَ أَخَذَ وَ إِنْ شَاءَ تَرَکَ قُلْتُ بَلَى قَالَ لاَ بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا یُحَلِّلُ اَلْکَلاَمُ وَ یُحَرِّمُ اَلْکَلاَمُ.[۶]

نظر شیخ انصاری راجع به این حدیث

کلام شیخ انصاری:  مرحوم شیخ بعد از اینکه ۴ احتمال ذکر کرده احتمال ۳و۴ را قبول فرموده­اند.


[۱] . ابو بصیر مرادی را در شمار اصحاب امام باقر، امام صادق و امام کاظم(ع) نام برده اند. غالب روایات ابو بصیر مرادی، از امام صادق(ع) است. از وی در کتب اربعه، بیش از ۵۵ حدیث در موضوعات مختلف فقهی، کلامی و اخلاقی با نام هایی همچون: «ابو بصیر المرادی» و «لیث بن البختری» گزارش شده است. (م حدود ۱۵۰ ق)

[۲]  وسائل جلد ۱۳ صفحه ۲۴۹

[۳] . مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه (ط-جماعه المدرسین) نویسنده : الحسینی العاملی، السید جواد

[۴]  مفتاح جلد ۹ صفحه ۲۳۲

[۵] . مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه (ط-جماعه المدرسین) نویسنده : الحسینی العاملی، السید جواد    جلد : ۱۹  صفحه : ۲۳۲

[۶] . الکافی  ,  جلد۵  ,  صفحه۲۰۱

دیدگاهتان را بنویسید