اقتصادنا ۳۲ (مجازی): بازار سرمایه؛ بازاری پربازده و البته پرریسک و نیازمند آموزش
هیئت اندیشهورز اقتصاد و الگوی پیشرفت اسلامی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان در راستای رسالت ترویجی و آموزشی خود و باتوجه به تحولات اخیر بازار سرمایه، دومین نشست مجازی «اقتصادنا» را به بررسی ابعاد عملیاتی و مهارتی بورس اختصاص داده است.
در این نشست آقای دکتر سیدعلی عادل، مدرس بازار مالی و دانشآموخته مدیریت مالی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) به بررسی مفاهیم بازار سرمایه، الزامات ورود به بورس، جایگاه بورس در کنار سایر بازارها در اقتصاد و سیر تحول شاخصهای بازار سرمایه، عوامل جذابیت بورس و دیدگاه منتقدان و مخالفان، برخی از مهارتهای مورد نیاز برای فعالیت در بورس و نهایتا نهادهای سرمایهگذاری نظیر صندوقهای سرمایهگذاری پرداخت و در انتها به سؤالات شرکتکنندگان درباره نحوه فعالیت در بازار سرمایه و سهام عدالت پاسخ گفت.
در ادامه گزارش تفصیلی نشست به مخاطبان عزیز اقتصادنا تقدیم میگردد:
آَشنایی با مفهوم سرمایهگذاری، ریسک و بازده
در خصوص بازار سرمایه و بورس باید گفت که یکی از ارکان سرمایهگذاری، بازار سرمایه است. اما مفهوم سرمایهگذاری این است که ما بعضی از لذتها را به تعویق بیندازیم تا در آینده بازده بیشتری کسب کنیم؛ بهعنوان مثال اگر میتوانیم امروز منزل بزرگی خریداری کنیم، فعلاً از خرید آن دست برداریم و حتی مستأجر باشیم و سرمایهگذاری کنیم تا با استفاده از سود حاصل از سرمایهگذاری، بتوانیم منزل بزرگتری خریداری کنیم. یا مثل اینکه سفر را کنار بگذاریم و در آینده که به سود بیشتری رسیدیم، این کار را انجام بدهیم.
در زمینه مباحث مالی، ما با دو مفهوم ریسک و بازده آشنا میشویم. عموماً واژه ریسک را به معنای خطر کردن میگیرند، اما اصطلاحاً به احتمال عدم وقوع یک رویداد، ریسک میگویند. در مورد بازده نیز باید بگوییم که معمولاً ریسک و بازده ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند و در جایی که ریسک بیشتری را ما متحمل شویم، بازده بیشتری را نیز میتوانیم انتظار داشته باشیم.
قاعدتاً همه ما به دنبال این هستیم که در کسبوکار خودمان به سود دست پیدا کنیم، اما هیچکدام از ما به راحتی پول را به دست نیاوردهایم که بخواهیم آن را راحت از دست بدهیم. حتماً با این پیشنهاد مواجه شدهاید که اگر قصد سرمایهگذاری دارید، خودتان آن را مدیریت کنید، نه اینکه آن را به شخص دیگری بسپارید. اصولاً سپردن سرمایه به دیگران این ریسک را دارد که از اساس سرمایه ما از دست برود؛ لذا یا باید خودمان مستقیماً وارد شویم یا اینکه سرمایهمان را به نهادها و سازمانهای مجاز بسپاریم. بنابراین باید به خوبی تحقیق کنیم و سرمایهمان را به هرجایی یا هر کسی نسپاریم.
فرصتهای سرمایهگذاری
سؤالاتی که معمولاً در برابر هر سرمایهگذار قرار میگیرد، این موارد است:
- آیا جایی که قصد سرمایهگذاری دارید، مجوزهای لازم را دارد؟
- این مجوزها را از کجا و برای چه فعالیتی اخذ کرده است؟
- از چه طریقی میتوان مجوز را راستیآزمایی کرد؟
برای پاسخ به این سؤالات، خوب است که ابتدا با فرصتهای سرمایهگذاری برای یک فرد آشنا شویم.
دستهبندیهای مختلفی برای فرصتهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما بهطور کلی میتوان گفت که تأمین مالی در اقتصاد ما به صورت کلی از دو بازار صورت میگیرد: ۱- بازار پول ۲- بازار سرمایه؛ نماد بازار پول، بانکها هستند و نماد بازار سرمایه، بورس است. موارد دیگری نیز مانند بیمهها وجود دارند که ریسک مربوط به این دو بازار را پوشش میدهند. از طرفی بازارهایی نیز هستند که ما میتوانیم به صورت فیزیکی آنها را خریداری کنیم؛ مانند طلا، ارز، خودرو و … .
١) بانکها
سپردهگذاری در بانکها یکی از فضاهایی است که ما میتوانیم در آنها سرمایهگذاری کنیم؛ اعم از بانکهای دولتی (ملی، مسکن، سپه و کشاورزی)، بانکهای خصوصی – دولتی (تجارت، ملت و صادرات)، بانکهای خصوصی (اقتصاد نوین، سینا، حکمت ایرانیان و کارآفرین) و مؤسسات اعتباری غیربانکی (ملل و کوثر). در این زمینه توصیه میشود که در بانکها و مؤسسههایی سرمایهگذاری کنید که تحت نظر بانک مرکزی باشند. در سایر مؤسسات به هیچ وجه وارد نشوید؛ هرچه نرخ سود بالاتر و اغواکنندهتر باشد، ریسک هم بالاتر خواهد بود.
سرمایهگذاری از طریق بورس به این شکل است که ما میتوانیم سهام یک شرکت را داشته باشیم یا سبدی از سهام را داشته باشیم یا اینکه اوراق مختلفی مانند مشارکت، اجاره یا مواردی از این دست را خریداری کنیم؛ این اوراق بر اساس عقود اسلامی طراحی شدهاند.
٢) صندوقهای سرمایهگذاری
یکی دیگر از ارکان بازار سرمایه، خرید واحدهای سرمایهگذاری از صندوقهای سرمایهگذاری است. خرید واحدهای سرمایهگذاری به معنای ورود غیرمستقیم به بازار سرمایه میباشد، برخلاف جایی که ما در بورس به صورت مستقیم اقدام به سرمایهگذاری میکنیم. صندوقهای سرمایهگذاری مختلفی در بورس اوراق بهادار تهران مطرح شدهاند و نزدیک به ۱۲ سال است که فعال هستند.
ما به طور کلی سه دسته از صندوقهای سرمایهگذاری را پیش روی خودمان داریم: ۱ـ صندوق سرمایهگذاری سهامی که بیش از ۷۰ درصد از داراییهای این صندوقها سهام است ۲ـ صندوقهای سرمایهگذاری مختلط که در آنها درصد سهام کمتر است و به حدود ۵۰ درصد میرسد ۳ـ صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت که به شما درآمد ثابتی را عرضه میکنند. این صندوقها در زمینههای مختلفی سرمایهگذاری میکنند، حتی در بازار پول.
در کنار مواردی که ذکر شد این گزینه نیز وجود دارد که ما با شرکتهای سبدگردان قرارداد ببندیم. باید توجه داشته باشید که در زمینه قضایی، هیچ حق اعتراضی برای افرادی که به دلیل اعتماد به سبدگردانهای غیرقانونی دچار ضرر و زیان میشوند، قرار داده نشده است. به همین دلیل توصیه میشود که با شرکتهای سبدگردان دارای مجوز، همکاری کنید. سازمان بورس نیز در همین راستا، شرکتهای دارای مجوز سبدگردانی را معرفی کرده است.
بورس، بازدهی بیشتری نسبت به بازارهای رقیب خود داشته است!
در ادامه یک مقایسه میان نرخ تورم و بازدهی سرمایهگذاری در زمینههای مختلف خواهیم داشت.
در طول سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ اگر بازدهی اوراق مشارکت را با نرخ تورم مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که سرمایهگذاری در این زمینه در برخی از سالها حتی همراه با ضرر بوده است؛ چراکه نرخ بازدهی آنها در آن سالها کمتر از نرخ تورم بوده است.
اگر بازدهی سرمایهگذاری در زمینه سکه را بررسی کنیم، میبینیم که در برخی از سالها این بازدهی به بالای ۱۰۰% میرسد، اما در برخی از سالها این بازدهی منفی بوده است؛ به عنوان مثال در سال ۱۳۹۰ بازار سکه حدود ۱۱۰ درصد و در سال ۱۳۹۷ حدود ۱۷۰ درصد بازدهی داشته، اما در سال ۱۳۹۲ این بازدهی منفی بوده است.
اگر بازدهی سرمایهگذاری در زمینه دلار را بررسی کنیم، میبینیم که در سال ۱۳۹۰ این بازدهی به ۲۲۰ درصد میرسد و در سال ۱۳۹۷ حدود ۱۶۰ درصد بازدهی داشته و در سالی مثل ۱۳۹۱ این بازدهی منفی بوده است.
در کنار همه این بازارها، متوجه هستیم که همواره تورم وجود داشته است.
اما اگر به صورت میانگین بازدهی بازارهای مختلف را در طول سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ با یکدیگر مقایسه کنیم، به آمارهای زیر دست مییابیم:
بانک یا همان اوراق مشارکت، بازدهی ۵۱۶ درصدی ، خودرو بازدهی ۵۸۷ درصدی، مسکن بازدهی ۶۷۲ درصدی، ارز بازدهی ۱۰۳۵ درصدی و سکه بازدهی ۱۴۶۶ درصدی داشته است. اما بورس با بازدهی چشمگیر ۲۳۸۲ درصدی نسبت به همه بازارها پیشتاز بوده است.
البته باید توجه داشته باشید که بازدهی مذکور برای بورس، با توجه به شاخص کل میباشد؛ یعنی در همین سالها ممکن است برخیها از سود کمتری بهرهمند شده باشند و عدهای سود بیشتری نصیبشان شده باشد.
ایران؛ کشوری مبتنی بر تأمین مالی بانکی
در یک طبقهبندی دیگر، سیستم اقتصادی را میشود به دو بخش واقعی و بخش مالی تقسیم کرد. بخش واقعی یعنی کالاها، خدمات، کار و … . بخش مالی نیز یعنی همان بازارهای مالی. اما بخش مالی به سه بازار یعنی بازار بیمه، بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشود. بر اساس همین تقسیمبندی میشود کشورها را نیز دستهبندی کرد؛ کشورهایی که مبتنی بر بازار سرمایه هستند که به آنها کشورهای «سرمایهپایه» گفته میشود یا کشورهایی که مبتنی بر بازار پول هستند که به آنها کشورهای «پولپایه» گفته میشود. تجربه نشان داده است که در میان کشورهای جهان اولی هستند کشورهایی که بازار پول قدرتمندی دارند و در عین حال کشورهای دیگری نیز وجود دارند که بازار سرمایه قدرتمندی دارند. با این وجود در ادامه خواهیم گفت که در شرایط فعلی کشور ما، اگر به سمت بازار سرمایه و توسعه آن برویم، منافع زیادی برای ما خواهد داشت.
انواع بازارهای مالی و ناظران آن
در بازار مالی برای هر یک از بخشهای آن یک نهاد ناظر وجود دارد؛ نهاد ناظر مربوط به بازار بیمه، بیمه مرکزی است؛ نهاد ناظر مربوط به بازار پول، بانک مرکزی بازی میباشد و بر بازار سرمایه، سازمان بورس و اوراق بهادار نظارت دارد. شما در سایت بیمه مرکزی میتوانید نام عرضهکنندگان مجاز خدمات بیمهای را ببینید (www.centinsur.ir)، در سایت بانک مرکزی میتوانید بانکها و نهادهای پولی مجاز را به همراه نام شعب آنها ببینید (www.cbi.ir) و در سایت سازمان بورس و اوراق بهادار نیز میتوانید نهادهای مالی دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار را بشناسید (www.codal.ir).
نهادهایی که در سازمان بورس و اوراق بهادار هستند عبارتند از: شرکت بورس تهران، شرکت فرابورس ایران (که قدمتی حدوداً ۱۵ ساله دارد؛ این شرکت امکان ورود شرکتهای مختلف به بورس را راحتتر کرده است)، شرکت بورس انرژی ایران (مثل سرمایهگذاری در حوزه نفت، گاز و برق)، شرکت بورس کالای ایران (مثل سرمایهگذاری در زمینه فولاد و زعفران)، شرکت سپردهگذاری، کانونهای خودانتظام، نهادهای مالی و ناشران اوراق بهادار.
نهادهایی که در بانک مرکزی هستند عبارتند از: بانکهای تجاری، مؤسسات مالی و اعتباری، تعاونیهای اعتبار، لیزینگها (شرکتهای واسپاری)، صرافیها و صندوقهای قرضالحسنه.
کشور ما تقریباً یک کشور بانکپایه است و بر اساس آمارهای موجود تقریباً ۸۰ درصد از تأمین مالی کسبوکارهای اقتصاد ما از طریق بانکها صورت میگیرد و سهم بازار سرمایه از این تأمین مالی حدود ۲۰ درصد است. بانکها در کشور ما بسیار قدرتمند هستند و بازار سرمایه در مراحل رشد خود قرار دارد.
آشنایی با برخی از شاخصهای بازار سرمایه
در بورس اوراق بهادار برخی از شاخصها وجود دارد که راهنمای ما هستند. ما در بازار سرمایه با ۹ شاخص مواجه هستیم؛ ۱ـ شاخص کل قیمت ۲ـ شاخص هم وزن ۳ـ شاخص بازده نقدی ۴ـ شاخص قیمت و بازده نقدی ۵ـ شاخص صنعت و شاخص مالی ۶ـ شاخص سهام آزاد شناور ۷ـ شاخص بازار اول و بازار دوم ۸ـ شاخص ۵۰ شرکت برتر ۹ـ شاخص ۳۰ شرکت بزرگ.
در ادامه به معرفی «شاخص کل» قیمت میپردازیم که معمولاً در اخبار این شاخص را اعلام میکنند.
شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار که به آن شاخص کل میگویند، یکی از انواع شاخص بورس میباشد که بیانکننده تغییرات سطح عمومی قیمتها در کل بازار است و میانگین افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار را بیان میکند. توجه داشته باشید که شاخص کل، بیانکننده میزان سود نقدی پرداختی به سهامداران نیست؛ به عنوان مثال وقتی گفته میشود که شاخص کل ۱۰ درصد رشد کرده، یعنی میانگین قیمت سهام شرکتهای بورسی به میزان ۱۰ درصد نسبت به سال پایه (سال ۱۳۶۹) افزایش پیدا کرده است.
در کنار شاخص کل قیمت، ما با «شاخص هموزن» نیز باید آشنا باشیم؛ در شاخص هموزن ما میتوانیم بهتر متوجه شویم که آیا حال بورس ما خوب است یا نه؛ چراکه در این شاخص میزان تأثیر هر یک از نمادهای بورسی را بر اساس بزرگی یا کوچکی آنها شاهد هستیم.
رشد شاخص کل و افزایش حجم مبادلات در بازار بورس ایران
اگر بخواهیم متوجه میزان رشد بازار سرمایه شویم، کافی است که به شاخص کل نگاهی بیندازیم؛ این شاخص در تاریخ ۵ فروردین سال ۱۳۹۷ عدد ۹۶۴۲۶ واحد را نشان میدهد، اما در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ این شاخص به عدد ۱۰۴۷۷۶۳ واحد رسیده است. این میزان تغییرات در شاخص کل نشان میدهد که در بورس ایران اتفاقاتی افتاده است. این افزایش شاخص نشان از افزایش بازدهی سهام و ورود نقدینگی به بازار سرمایه میباشد.
برای درک بهتر میزان تحولات بازار سرمایه باید به یک عدد دیگر نیز توجه کنیم و آن میزان ارزش معاملات است؛ در سال ۱۳۹۷ ما در بازار سرمایه ۱۶۰ هزار میلیارد تومان معامله را تجربه کردیم که میانگین روزانه آن برابر با ۶۶۷ میلیارد تومان میباشد، اما در سال ١٣٩٨ ما به ۵۱۳ هزار میلیارد تومان معامله در بازار سرمایه و به عبارتی به طور میانگین روزانه ۲۱۳۷ میلیارد تومان معامله دست پیدا کردیم. همانطور که مشاهده میکنید از سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۳۹۸ ما یک رشد ۳ برابری را داشتهایم. اما جالبتر جایی است که حجم معاملات بورس ما در دو ماهه اول سال ۱۳۹۹ به میزان ۳۵۱ هزار میلیارد تومان رسیده، یعنی به طور میانگین روزانه ۸۷۷۵ میلیارد تومان. رشد میانگین معاملات روزانه سال ۱۳۹۹ نشان میدهد که افزایش ۴ برابری نسبت به سال ۱۳۹۸ و افزایش بیش از ۱۳ برابری نسبت به سال ۱۳۹۷ رخ داده است.
آمارهایی که اعلام کردیم، بر اساس قیمت آنها بود؛ اما اگر حجم معاملات بر اساس تعداد سهم را بخواهیم بررسی کنیم، میبینیم که در سال ۱۳۹۷ ما در بازار سرمایه ۵۲۰ میلیارد سهم و به طور میانگین روزانه ۲.۱۷ میلیارد سهم مبادله داشتیم که در سال ۱۳۹۸ این عدد به ۱۱۲۰ میلیارد سهم و به طور میانگین روزانه ۴.۶۷ میلیارد سهم رسیده است. اما در دو ماهه ابتدایی سال ۱۳۹۹ ما ۳۳۵ میلیارد سهم و به طور میانگین روزانه ۸.۳۸ میلیارد سهم مبادله داشتیم. این یعنی حدود ۲ برابر شدن میانگین مبادلات روزانه نسبت به سال ۱۳۹۸ و حدود ۴ برابر شدن میانگین مبادلات روزانه نسبت به سال ۱۳۹۷.
عوامل مؤثر در رشد شاخص بورس و استقبال مردم از این بازار
در ادامه خواهیم گفت که چه عواملی باعث این رشد چشمگیر در میزان معاملات بازار سرمایه شده است که اگر به درستی مدیریت شود، میتواند کشور ما را به خوبی از حالت بانکپایهای به سمت بازار سرمایه هدایت کند.
بنده قصد ورود به مباحث فقهی را ندارم، اما باید یکی از مزیتهای بازار سرمایه را نسبت به بازار پول یا به عبارتی بانکها بیان کنم؛ بانکها ماهیتاً یک ساختار ربوی دارند که حالا ما آنها را در قالب عقود شرعی اصلاح میکنیم، اما بازار سرمایه ساختار جذابی دارد که شما در آن هم در سود و هم در زیان سهیم هستید؛ لذا دغدغه ربا را ندارید.
عواملی که بنده پس از تحقیق و تفحص به آنها دست پیدا کردهام و آنها را عوامل اصلی مؤثر بر افزایش قیمت سهام میدانم عبارتند از: ۱ـ افزایش حجم نقدینگی ۲ـ محدودیت سهام شناور ۳ـ محدودیت و جذابیت کمتر سرمایهگذاری یا سفته بازی در بازارهای رقیب ۴ـ حمایت همهجانبه حاکمیت (نه فقط «دولت») از بورس.
الف) روند افزایش حجم نقدینگی در کشور
اگر روند افزایش حجم نقدینگی در کشور را بررسی کنیم، میبینیم که طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۷ کار به جایی میرسد که از یک روند معمولی به یک روند فزاینده میرسیم و روی نمودار، در سالهای اخیر تقریباً یک شیب ۹۰ درجه را شاهد هستیم. در سال ۱۳۵۸ حجم نقدینگی کشور برابر با ۳۵۵ میلیارد تومان بوده، در سال ۱۳۶۸ به ۱۸۷۵ میلیارد تومان و در سال ۱۳۹۸ به رقم ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. گفته میشود که این رقم در سال ۱۳۹۹ به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
این ارقام نشان میدهد که حجم نقدینگی بسیار وحشتناکی در کشور وجود دارد. نقدینگی باید در جایی سرمایهگذاری شود که میتواند بازار سرمایه یا بازار پول یا طلا یا ارز باشد. این حجم از نقدینگی به هر یک از بازارهای مذکور وارد شود، میتواند بسیار اثرگذار باشد. پس متوجه شدید که چگونه نقدینگی توانسته است بازار سرمایه را تحت تأثیر قرار بدهد.
بر اساس اطلاعاتی که ما تا دهم خرداد سال ۱۳۹۹ در اختیار داریم، ارزش بورس تهران برابر با ۳ میلیون و ۶۴۰ هزار میلیارد تومان و ارزش فرابورس ۷۴۰ هزار میلیارد تومان است، که در مجموع برابر با ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان میباشد.
توجه داشته باشید که ما یک نوع سهام داریم تحت عنوان «سهام شناور» که میان مردم مبادله میشود و در مقابل «سهام غیرشناور» را داریم که در اختیار شرکتهای حقوقی است و قابلیت مبادله ندارد. سهام شناوری که در اختیار مردم است، حدود ۱۶ درصد از بازار را تشکیل میدهد و ما با همین ۱۶ درصد کار داریم. میانگین سهام آزاد شناور شرکتهای بورسی حدوداً ۷۰۰ هزار میلیارد تومان میباشد که در صورت گردش ۱۰۰ درصدی طی سال، به طور میانگین روزانه ۳۰۰۰ میلیارد تومان نقدینگی نیاز دارد.
تعریف بازار پول در متون مالی این است که در آن اوراق بهادار کمتر از یک سال مورد مبادله قرار میگیرد؛ یعنی دیدگاه سرمایهگذار در این بازار، کوتاهمدت است؛ به همین دلیل ما سپردههای کوتاهمدت را داریم که در آنها سود به صورت کوتاهمدت به سرمایهگذار اعطا میشود. اما در مورد بازار سرمایه گفته میشود که در این بازار نگاه سرمایهگذار، بلندمدت است و مدت زمان آن بیش از یک سال است. این تعریف میخواهد به ما این را بفهماند که ورود به بازار سرمایه باید همراه با نگاه بلندمدت باشد.
این روزها که عدهای از بنده میپرسند آیا به بازار سرمایه وارد شویم یا نه، بنده به آنها میگویم که اگر سهام مناسبی را شناسایی کردهاید، میتوانید با استراتژی بلندمدت آن را خریداری و در آن سهامداری کنید، اما فضاهای جذاب کوتاهمدتی نیز در این بازار وجود دارد که میتوان از آنها بهره برد.
ب) کاهش جذابیت بازارهای رقیب
بازارهای رقیب نسبت به بازار سرمایه جذابیت کمتری دارند که این امر را میتوانیم در دو ملاک بررسی کنیم؛ یکی محدودیتهای این بازارها و دیگری سود مورد انتظار آنها.
یکی از بازارهای رقیب، «رمزارزها» هستند؛ رمزارزها سود مورد انتظار بالایی دارند، اما محدودیت این بازار این است که اکثر افراد فعال در این عرصه با مکانیزمهای آن آشنا نیستند. مهمترین محدودیت رمزارزها بحث نقدشوندگی آنها میباشد.
بازار «ارزهای خارجی» نیز یکی از بازارهای رقیب بازار سرمایه است که یکی از محدودیتهای آن این است که اگر در این بازار زیاد فعالیت داشته باشید، منع قانونی دارد. از حیث اقتصاد اخلاقی نیز به همین ترتیب با محدودیت مواجه هستید؛ شما با سرمایهگذاری در بازار ارزهای خارجی، در حقیقت منتظر هستید که ارزش این ارزها افزایش پیدا کند و این به معنای کاهش ارزش پول ملی شما میباشد. از نظر اقتصادی و معیارهای عینی نیز شاهد هستید که رشد ارزهای خارجی رشد مناسبی نیست. پس هم از نظر اخلاقی و هم از نظر اقتصادی سرمایهگذاری در این زمینه مناسب نیست.
سرمایهگذاری در حوزههای سکه، طلا و همچنین خودرو، شباهت زیادی به سرمایهگذاری در حوزه ارزهای خارجی دارد.
اما در مورد مسکن باید بگوییم که بالای ۸۰ درصد از سرمایه و نقدینگی افراد به سمت مسکن میرود و این یعنی مسکن یک حوزه بسیار قوی میباشد. اما حوزه مسکن نیز چند ایراد دارد؛ سرمایهگذاری در حوزه مسکن از نقدشوندگی پایینی برخوردار است که باعث کاهش جذابیت این حوزه برای سرمایهگذاری میشود، با وجود اینکه سوددهی آن در طول سالهای متوالی خوب بوده است.
همه این موارد در کنار هم باعث شده است که جذابیت بازار سرمایه و بورس افزایش پیدا کند. از طرفی همانطور که میدانید سرمایهگذاری در بورس مثل گذشته نیست و امروز میتوانید از طریق سامانههای آنلاین به مبادلات سهام در بازار سرمایه بپردازید. شما میتوانید به راحتی اطلاعات شرکتهای مختلف را در سایتهای معرفی شده توسط سازمان بورس به دست بیاورید؛ چراکه شرکتهای مختلف توسط سازمان بورس مجبور شدهاند که اطلاعات دورهای خودشان را منتشر کنند و در اختیار عموم قرار بدهند. به همین دلیل شما میتوانید با مطالعه و تحقیق و بررسیهای بنیادین و تکنیکال، سهامهای خوبی را شناسایی و خریداری کنید.
ج) حمایت دولت از بورس
عامل بعدی که باعث جذابیت بازار سرمایه شده، بحث حمایت همه جانبه حاکمیت از بورس است. مقام معظم رهبری در برخی از سخنان خودشان به اهمیت بازار سرمایه اشاره کردهاند. البته باید دقت داشت که رهبری منظورشان از بازار سرمایه بازاری است که فرایندها در آن به شکل صحیح اتفاق بیفتد و به خوبی مدیریت شود؛ اما برای اولین بار است که در طول تاریخ این حمایت صورت میگیرد. در کنار حمایتهای رهبری از بازار سرمایه، ما شاهد حمایتهای رئیس جمهور، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی از این بازار هستیم. همانطور که میدانید رئیس کل بانک مرکزی یعنی رئیس بازاری که رقیب بازار سرمایه است، اما با این وجود از بازار رقیب حمایت میکند. پس متوجه میشوید که در اینجا صرفاً حمایت دولت در میان نیست، بلکه حمایت حاکمیت مطرح است.
برخی از نگرانیهای سرمایهگذاران بورس
یکی از نگرانیهای مردم نسبت به بازار سرمایه، بحث سهام عدالت است. سهام عدالت یک پروسه چند ساله را طی کرده و حالا تقریباً به سرانجام رسیده است. سهام عدالت متشکل از ۳۶ شرکت بورسی است که به افراد خاصی تعلق گرفته بود و باعث میشد ضریب جینی کاهش یابد و سطح رفاه این افراد بهبود یابد. نگرانی سرمایهگذاران از این جهت بود که در اثر آزادسازی سهام عدالت، افرادی که تجربه کافی نداشتند وارد بازار سرمایه شوند و سهام عدالت را بفروشند که نتیجهاش نابسامانی در بازار سرمایه بود. اما در روزهای اخیر مسئولین کشور این نگرانی را با توضیحاتی که دادند برطرف کردند.
نگرانی بعدی سهامداران این است که دولت قصد دارد از طریق بازار سرمایه، کسری بودجه خود را که تقریباً معادل ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است جبران کند. دولت در همین راستا سهام «شستا» و «ETF (دارایکم)» را در بورس عرضه کرد که از این طریق حدود ۱۰ درصد از کسری بودجه خود را تأمین کرده، اما ۹۰ درصد از آن هنوز باقی مانده است. همین کسری بودجه باقیمانده میتواند انگیزهای باشد برای اینکه دولت همچنان از بازار سرمایه حمایت کند. یکی دیگر از عواملی که باعث میشود دولت از بازار سرمایه حمایت کند، این است که با هدایت نقدینگی از بازارهای موازی (مثل بازار ارز) به بازار سرمایه بتواند تورم را کنترل کند و همچنین به ثبات نرخ ارزهای خارجی دست پیدا کند. دولت با این کار میتواند بازار ارز را از دست سفتهبازان خارج کند.
یک نکته حاشیهای نیز وجود دارد؛ معمولاً وقتی ما در اخبار میشنویم که شاخص بازار سرمایه افزایش پیدا کرده، تصور میکنیم که یک خبر خوب اقتصادی برای کشور ما است و تولید کشورمان رونق یافته است، در حالی که اگر بشنویم قیمت دلار یا خودرو افزایش پیدا کرده، آن را نشانهای منفی برای اقتصادمان میدانیم. جالب است که دولت از همین مطلب استفاده کرده است تا بتواند رونق بازار سرمایه را بیشتر کند؛ اگر دقت کرده باشید معمولاً خبرهای مثبت بازار سرمایه را در بخشهای خبری صداوسیما به عنوان خبرهای اول به بینندگان اعلام میکنند!
نقدهای مخالفان بورس فعلی
در اینجا برخی از دیدگاههای مخالفین را خدمتتان عرض میکنم، اما قصد ندارم آنها را به تفصیل بیان کنم.
ـ شکاف بین قیمت سهام و ارزش ذاتی آنها که اصطلاحاً به آن «حباب» هم گفته میشود؛ این یعنی به عنوان مثال ارزش ذاتی یک سهم ۱۰۰۰ تومان باشد، اما در بازار قیمت آن ۱۵۰۰ تومان باشد. این چیزی است که همیشه در بازار وجود داشته و امروز نیز میتوان گفت که در بعضی از سهمها این حباب وجود دارد، نه در همه سهمها!
ـ عدم تناسب افزایش قیمت سهام با نرخ تورم و نرخ افزایش ارزهای خارجی: مخالفین معتقدند که تورم وجود دارد، اما افزایش قیمت سهام بسیار بیشتر از نرخ تورم بوده است.
ـ عدم تناسب افزایش قیمت سهام با انتظار تورمی افزایش سودآوری شرکتها: مخالفین بازار سرمایه معتقدند که به عنوان مثال سودآوری شرکتی ممکن است باعث شود قیمت سهام آن شرکت از ۱۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان برسد، اما افزایش قیمتی که در بازار برای سهام آن شرکت رخ داده بیشتر از ۵۰۰ تومان است که پذیرفتنی نیست.
ـ عدم تناسب افزایش قیمت سهام با شرایط حاکم بر اقتصاد ملی و جهانی: مخالفین معتقدند که در جهان و همچنین کشورمان رکود حاکم است و این افزایش قیمت سهام، با رکود اقتصادی هماهنگی ندارد.
ـ ناکارآمدی ساختار دارایی شرکتها: موافقین بازار سرمایه معتقدند که وقتی به عنوان مثال قیمت زمین یک شرکت افزایش پیدا میکند، قیمت سهام آن شرکت نیز افزایش مییابد؛ اما مخالفین معتقدند که افزایش قیمت زمین منجر به افزایش قیمت سهام نمیشود.
ـ ابراز تردید نسبت به تداوم حمایتها از بورس: مخالفین معتقدند که این حمایتها از بازار سرمایه تا زمانی ادامه دارد که دولت کسری بودجه خود را تأمین کند.
ـ ریسک خروج پولهای هوشمند از بورس: مخالفین معتقدند که پولهای هوشمندی که این روزها به بورس وارد شده، ممکن است از این بازار خارج و به بازارهای دیگر وارد شود و اثرات مخربی داشته باشد.
ـ ریسک عرضه سهام عدالت: مخالفین معتقدند که دارندگان سهام عدالت به دلیل عدم آگاهی کافی نسبت به بازار سرمایه، پس از ورود به این بازار و با فروش سهام خود باعث میشوند که به بازار لطمه وارد شود.
جمعبندی نظرات موافقین و مخالفین برای سرمایهگذاری در بورس
به عنوان جمعبندی نظرات موافقین و مخالفین بازار سرمایه خدمتتان عرض میکنم که بازار سرمایه در کشور ما قابلیت رشد را دارد، اما باید توجه داشته باشید که هرچقدر این بازار رشد پیدا میکند، ریسک آن نیز افزایش مییابد. در عین حال به شما توصیه میکنم که هنگام ورود به این بازار حتماً آموزش ببینید و مطالعه و تحقیق داشته باشید. البته اگر خودتان به طور مستقیم نمیخواهید در این بازار وارد شوید، میتوانید از مؤسسات مورد اعتماد سازمان بورس برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه استفاده کنید که به آنها «صندوقهای سرمایهگذاری» میگویند. در کنار همه این موارد، باید تحلیلهای رفتاری را نیز در نظر داشته باشد؛ اینکه شاخص کل بعد از رسیدن به سطح یک میلیون واحد دچار اصلاح میشود و رفتارهای هیجانی را از مردم شاهد هستیم، باید مورد تحلیل قرار بگیرد. طبیعی است که با افزایش تعداد سهامداران بازار سرمایه، رفتارهای هیجانی نیز شدت بگیرد و هر از گاهی شما تابلوی بورس را قرمز ببینید، یا اینکه تابلوی بورس به طور پیوسته سبز باشد.
راههای فعالیت در بورس؛ مستقیم و غیرمستقیم
به طور کلی اگر افراد بخواهند در بازار سرمایه فعالیت داشته باشند، دو راه وجود دارد؛ ۱ـ مستقیم ۲ـ غیر مستقیم.
سرمایهگذاری مستقیم یعنی اینکه شما کد بورسی دریافت کنید و خودتان اقدام به خرید و فروش سهام کنید. اما همانطور که میدانید فعالیت بازار سرمایه از ساعت ۸:۳۰ صبح شروع میشود و تا ساعت ۱۲:۳۰ ادامه دارد؛ این محدوده دقیقاً همان بازه زمانی است که افراد مشغول فعالیتهای روزمره هستند؛ در نتیجه همه نمیتوانند در این ساعت به خریدوفروش سهام بپردازند. بنابراین توصیه میشود که این افراد به جای سرمایهگذاری مستقیم، روش غیرمستقیم را انتخاب کنند.
سرمایهگذاری غیرمستقیم از دو طریق صورت میگیرد؛ ۱ـ از طریق خرید واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری ۲ـ انعقاد قرارداد سبدگردانی با شرکتهای سبدگردان دارای مجوز.
خرید واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری نیاز به کد بورسی ندارد، بلکه کافی است شما به سایت آن صندوق سرمایهگذاری مراجعه کرده و یکی از واحدهای سرمایهگذاری را خریداری کنید. شما هر روز میتوانید قیمت این واحدهای سرمایهگذاری را بررسی کرده و متوجه شوید که دارایی شما کاهش یا افزایش پیدا کرده است. توصیه بنده به شما این است که از طریق این صندوقهای سرمایهگذاری به بازار سرمایه وارد شوید. در مورد سبدگردانی نیز باید خدمتتان عرض کنم که همان کارگزاریهایی که به شما کد بورسی میدهند، اقدام به سبد گردانی نیز میکنند؛ اما به دلیل استقبال خوبی که از این بازار صورت گرفته، اخیراً بعضی از کارگزاریها حداقل سرمایه برای این کار را به مبلغ ۱۰ میلیارد تومان رساندهاند و همین امر باعث میشود که کار برای سرمایهگذاران خرد دشوار شود. به همین دلیل توصیه میکنم که از واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری بهرهمند شوید.
آشنایی اجمالی با صندوقهای سرمایهگذرای
اگر بخواهیم تعریف دقیقی از صندوقهای سرمایهگذاری داشته باشیم، باید به بند ۲۰ ماده ۱ قانون بازار اوراق بهادار مراجعه کنیم؛ در این بند آمده است که صندوق سرمایهگذاری نهادی مالی است که فعالیت اصلی آن سرمایهگذاری در اوراق بهادار میباشد و مالکان آن به نسبت سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریک هستند.
این صندوقها منابع مالی حاصل از انتشار گواهی سرمایهگذاری را در موضوع فعالیت مصوب خود سرمایهگذاری میکنند. صندوق سرمایهگذاری دارای شخصیت حقوقی مستقلی است که در سازمان بورس و اداره ثبت شرکتها به ثبت میرسد، با این حال از جمله شرکتهای قانون تجارت نیست و به همین علت سرمایه ثابت ندارد و به بیان دیگر دارای سرمایه متغیر است.
تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری نیاز به سرمایه و تخصص زیادی دارد؛ به همین دلیل تشکیل و تأسیس چنین صندوقهایی کار هر کسی نیست. در کنار صندوقهای سرمایهگذاری میشود به صندوقهای سرمایهگذاری نیکوکاری اشاره کرد؛ این صندوقها کاربردشان این است که افراد به جای اینکه سرمایهشان را مستقیماً به کار خیر مشغول کنند، با سرمایهگذاری در این صندوقها، منافع حاصل از سرمایهگذاری را به کار خیر اختصاص میدهند.
صندوقهای سرمایهگذاری زیادی وجود دارد که توصیه میکنم هر کدام از شما خودش تحقیق کند.
شیوه محاسبه ارزش واقعی سهام
برای این کار ابزارهای حسابداری وجود دارد. ما سه صورت معتبر مالی در حسابداری داریم؛ ۱ـ صورت ترازنامه ۲ـ صورت سود و زیان ۳ـ صورت جریانات نقدی. ما در کلاس مالی ۱ و ۲ به دانشجویان میآموزیم که چگونه از طریق مباحث بنیادین، ارزش واقعی یک شرکت را بسنجند. اما آن چیزی که ما درباره قیمت سهام داریم، این است که ما با چند نوع قیمت مواجه هستیم؛ یکی قیمت ذاتی سهام، دیگری قیمت اسمی سهام و یک قیمت دیگر که تحت عنوان قیمت بازاری سهام آن را میشناسیم. این سه قیمت ضرورتاً بر هم منطبق نیستند و با توجه به روشهای مختلف حسابداری که برای سنجش ارزش ذاتی یک سهام وجود دارد، اختلاف در قیمتی که برای یک سهام اعلام میشود امری طبیعی است. ما حدود ۲۲ نسبت مالی داریم که به ما کمک میکنند تا از لحاظ قیمتی بتوانیم تشخیص بدهیم یک سهم در چه جایگاهی قرار دارد.
آیا در بازار بورس، رانت اطلاعاتی وجود دارد؟
رانت اطلاعاتی در بسیاری از بازارها وجود دارد، اما بازار بورس ایران به این دلیل که در حال گسترش است، شما میتوانید از طریق تحلیلهای بنیادین و تکنیکال به سرعت متوجه شوید که در چه سهمی چه اتفاقی در حال رخ دادن است و اینکه آیا آن سهم ارزش خریداری دارد یا خیر. لذا اصلاً نگران وجود یا عدم وجود رانت اطلاعاتی نباشید. باید توجه داشته باشید که ناظرین بازار بورس به این دلیل ایجاد شدند که رانت اطلاعاتی حذف شود، اما امکان وجود رانت اطلاعاتی نیز هست.
نگاه بنیادین، نگهداری «سهام عدالت» را توصیه میکند
دولت برای سهامداران سهام عدالت دو روش مستقیم و غیرمستقیم را برای مدیریت آن در نظر گرفته است. اگر روش مستقیم را انتخاب کنید، سهام شرکتهای موجود در سبد سهام عدالت به سبد بورسی شما اضافه میشود و مدیریت این سبد و خریدوفروش آن به عهده خودتان خواهد بود. بنده روش مستقیم را انتخاب میکنم؛ چراکه با بازار سرمایه آشنا هستم و حتی میتوانم آن را تبدیل به سهام شرکت دیگری بکنم. اما اگر روش غیرمستقیم را انتخاب کنید، سهام شما وارد یک صندوق سرمایهگذاری استانی میشود. این همان چیزی است که بنده قبل از این به آن اشاره کردم که اگر خودتان وقت و توان کافی را برای سرمایهگذاری مستقیم در بورس ندارید، در صندوقهای سرمایهگذاری اقدام به سرمایهگذاری کنید. اما از آنجا که صندوقهای سرمایهگذاری استانی سابقه مشخصی ندارند، بنده توصیه میکنم که خودتان مسئولیت سهام عدالت را به عهده بگیرید و حداقل اینکه با مشورت با افراد متخصص، آن را خریدوفروش نمایید. از طرفی توصیه میشود که این سهام را همچنان نگهداری کنید و آن را نفروشید. اما اینکه کدام یک از سهامهای این سبد را نگهداری کنید یا بفروشید، همان سؤالی است که هر روز از ما میپرسند که امروز چه سهامی را بخریم یا چه سهامی را بفروشیم! این سؤال، سؤال غلطی است؛ چراکه هر اظهار نظری مربوط به آن لحظه است و در لحظه دیگری ممکن است آن نظر تغییر کند. با این وجود میشود اظهار نظر بنیادین داشت و با توجه به بنیاد سهام عدالت، بنده پیشنهاد میدهم که این سهام را نگهداری کنید.
شبهات فقهی بورس و «اصل بقا» در بازار سرمایه
از حیث فقهی باید خدمتتان عرض کنم که تفاوت بازارهای مالی اسلامی و غیراسلامی در ربا، غرر و میسر است. بازار سهام ما ربوی نیست؛ چراکه در آن بحث زیاده و مازاد مطرح نیست. در بازار سرمایه ایران غرر وجود ندارد؛ چراکه شما میدانید چه چیزی را میخرید و نسبت به سهام خریداریشده جهل ندارید، از طرفی تراکنشهای شما کاملاً روشن و آشکار است. اما آن نکتهای که زیاد مطرح میشود، بحث میسر بودن بازار بورس است؛ میسر یعنی قماربازی یا سفتهبازی. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا ما واقعاً از روی شانس یک سهام را میخریم؟ در بازار سرمایه اصلی وجود دارد تحت عنوان «اصل بقا»؛ یعنی اگر یک سرمایهگذار بدون حساب و کتاب در این بازار وارد شود، بعد از مدتی این بازار را ترک میکند؛ چراکه این بازار روی شانس و اقبال جلو نمیرود، بلکه باید با مطالعه و دقت در این بازار فعالیت داشت. به نظر بنده هیچ یک از عوامل سهگانه فوق در بازار بورس ایران وجود ندارد؛ لذا سرمایهگذاری در این بازار بلامانع است.