استاد محسن ملکی ۱۳۹۷-۱۳۹۸

استاد محسن ملکی-جلسه۵۰: نظر مرحوم آیت الله خوئی(ره) (۱۳۹۷/۱۰/۰۱)

ایشان در مصباح الااصول[۱] می‌فرماید: ضرّ یضرّ و أضرّ – ضررْ اسم مصدر است به مقابل آن منفعت است؛ لذا اینکه آخوند فرمود ضرر مقابل نفع می‌باشد غلط است چون نفع مصدر و ضرر اسم مصدر است و صحیح آن است که بگوییم ضرر(اسم مصدر) در مقابل منفعت است و اگر بخواهیم مقابل نفع را ذکر کنیم مقابلش ضَرّْ(مصدر) است همانطور که در قرآن آمده است: لاینفعهم ضرّاً و لانفعاً. هذا اولاً.

و ثانیّاً ضرر در ثلاثی مجرد متعّدی (بنفسه) است ولی در باب إفعال متعدّی به حرف جرّ می‌باشد.

وانگهی بین ضرّ و نفع و بین ضرر و منفعت تقابل تضاد می‌باشد نه تقابل عدم و ملکه؛ چون بین این دو واسطه موجود است؛ مثل تاجری که سرمایه‌ی خود را هزینه کرده است به منفعت نرسیده و از آن طرف هم نقصانی در مال او حاصل نشده است، می‌گوییم نه گرفتار ضرر شده است و نه جالب منفعت. یعنی هر دو مرتغع می‌باشد.

مرحوم محقق اصفهانی

ایشان در حاشیه‌ی کفایه می‌فرماید: تقابل بین ضرر و نفع نه تقابل تضاد و نه تقابل عدم و ملکه، چون ضرر امر وجودی نیست تا در مقابل نفع متضاد تصور شود؛ بلکه ضرر عبارت است از نقصان و عدم منفعت، بنابراین تقابل تضاد نیست و از طرفی هم عدم و ملکه نیست چون ضرر عدم مطلق است نه عدم در جایی که ملکه‌ای موجود می‌باشد.

با توجه به فرمایش محقق نتیجه می‌گیریم ایشان در کتاب نهایه الدرایه تقابل و تضاد و عدم و ملکه را منتفی می‌داند و قائل به هیچ نظریه‌ای نشده است الّا اینکه توسط استدراکی دریچه‌ی جدیدی را به سوی واقعیت این دو مقوله باز می‌کند و می‌گوید می‌شود ثانیاً و بالعرض بین این دو تقابلی را تصور کرد به این صورت که بگوییم ضرر عبارت است از نقصان و لازمه‌ی نقصان محرومیت است، و نفع عبارت است از دارا بودن و همراه بودن انسان با زیاده در مال یا هر چیز دیگر، بین زیاده و نقصان تقابل تضادّ تصور می‌گردد چون که این نقصان و زیاده از لوازم ضرر و نفع می‌باشند.

مرحوم عراقی

و همچنین مرحوم عراقی در مقالات الأصول می‌گوید: بین ضرر و نفع تقابل تضاد است نه عدم و ملکه چون بین این دو واسطه موجود است.[۲]

مرحوم امام ره

و همچنین محقق نائینی و اکثر علماء (همچنین امام خمینی (ره)) در الرسائل قائل به تضاد هستند به جهت وجود واسطه در بین.

نقد استاد

أقول: امّا فرمایش آقای خوئی (ره) با آنچه که در لغت آمده است و در عرف عربها به کار برده شده هماهنگ نیست چون اولاً در قرآن کلمه‌ی ضرر یک مرتبه ذکر شده(غیر اولی الضرر…) و در لغت ضرر به معنای مصدر و اسم مصدر هر دو وارد شده است (نهایه ابن الثیر) و در قرآن نیز گرچه اکثر موارد ضرّ مشدد است ولی در بعضی از آیات شریفه کلمه‌ی ضرّ به معنای ضرر است لکن چون ادغام أخف بوده است قرائت‌ها بر اساس ادغام ثبت شده است. وانگهی در ثلاثی مجرد واژه‌ی ضرّ یضرّ متعدی به نفسه است و در باب افعال نیز متعدّی به نفسه استعمال شده؛ لذا اشکال ایشان به آخوند وارد نیست چون ضرّ و ضرر بجای هم زیاد استعمال می‌شوند.


[۱] ج ۲، صفحات آخر ص ۷۴۶

[۲] مقالات الأصول، ج ۲

دیدگاهتان را بنویسید