«اقتصادنا»ی شهید صدر اگر با موضوعشناسی دقیقتری همراه بود، اثرگذاریاش چندبرابر میشد.
گزارشی از دومین جلسه توجیهی دوره دوم پودمانی اقتصاد
صوت کامل سخنرانی حجتالاسلام درایتی |
از طرف هیئت اندیشهورز اقتصاد و الگوی پیشرفت اسلامی حوزه علمیه خراسان چهارشنبه ١٣ آذرماه ١٣٩٨ در مدرسه علمیه سلیمانیه برگزار گردید.
در این جلسه که ویژه داوطلبان شرکت در دومین دوره آموزش پودمانی اقتصاد برگزار میشد، ابتدا حجتالاسلام والمسلمین حسین کندری، معاونت محترم پژوهش حوزه علمیه خراسان، به شرح ضرورت دوره و تبیین برنامههای آینده معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان در این رابطه پرداخت.
سپس حجتالاسلام والمسلمین حمید درایتی، استاد برجسته درس خارج فقه حوزه مشهد به ایراد بحث درباره ضرورت و بایستههای پژوهش در فقه تخصصی برای طلاب حوزههای علمیه پرداخت.
مهمترین نکات مطروحه در بیان ایشان ذیلا تقدیم حضور مخاطبان عزیز میگردد:
هیچ عرصهای را نمیتوان یافت که در آن فقه پاسخ نداشته باشد یا توقع پاسخ از فقه وجود نداشته باشد.
در هر رابطه، فعل یا فعالیتی باید نظرگاه شریعت و پاسخ فقه به آن ملاحظه شود.
گستره دانش فقه بسیار عظیم و گسترده است.
کار فقیهان و عالمان دین با توجه به گستردگی و پیچیدگی روزافزون عرصههای مختلف زندگی اجتماعی بشر و سؤالات و مجهولات و ابهامات تولیدشده، روزبهروز سختتر و دشوارتر میشود تا بتوانند به این مسائل به درستی از شریعت پاسخ دهند.
در همین عمر کوتاه خود، آنقدر با مسائل جدید روبهرو شدهایم که فقیه باید بتواند به درستی آنرا بشناسد و موضوع آن را درک نماید.
همچنین فقیه باید در حوزه قاعدهسازی و دانش علم اصول که همانا منطق فهم دین و کشف حکم دینی است، بسط و گسترش درخور داشته باشد.
فقیه باید کاوش و مجاهدت علمی فراوان داشته باشد تا بتواند پاسخ به سؤالات متعدد امروز را بدهد.
در برخی عرصهها مسائل همچنان در حال تکوین، گسترش و بارورشدن هستند.
زمانی نقش فقیه پاسخگویی به بخشی از نیازهای مردم بود یا بهعبارت دیگر تنها بخشی از مردم به فقها مراجعه کرده و از ایشان سؤال میکردند و فتاوای علما نقش چندانی در سطح کلان و ملی جامعه نداشت و تنها بخشی از مردم ملتزم به حکم تنجیزی و تعذیری شرع بودند.
اما امروزه با توجه به شکلگیری نظام اسلامی و حکومت اسلامی و تدوین قوانین بر اساس نظرگاه شریعت، آرای فقها نقشی اساسی و در سطح ملی دارد که این نقش بسیار گستردهتر از قبل است. بهعنوان مثال در مورد بانک در گذشته خیلی از مردم احتیاط میکردند و پول خود را در بانک نمیگذاشتند اما اکنون چنین نیست و نمیتوان با تنجیز و تعذیر شرعی حکم داد.
امروز معهد و مجموعهای که باید حکم شرعی را کشف کرده و برای دیگران بیان کند، حوزه علمیه است و انتظار هست که حوزه پاسخ شایسته به سؤالات مردم بدهد.
قبلا فتاوا به صورت جزئی و پراکنده در مسائل مختلف وجود داشت اما امروزه که در مصدر امور هستیم، نیازمند نظاموارههایی هستیم که بتواند با هم ارتباط منطقی پیدا کند که برآیند آن زندگی ایمانی باشد. مثلا اگر مکتب اقتصادی اسلام را با تمام اجزایش طراحی کنیم، این مکتب باید ثمرات خود را در سایر اجزای نظام اجتماعی مثلا در عرصه تربیت نشان دهد و در زمینه آسایش و آرامش مردم اثرگذار باشد. بنابراین یک نظام اقتصادی نباید بهگونهای طراحی شود که مخل امنیت جسمی و روحی مردم باشد.
این نظام باید همانگونهای باشد که پیامبر اسلام فرمود: جئتکم بخیر الدنیا و آلآخره و انتظار از جامعه اسلامی اینچنین که خیر دنیا و اخرت را در پی داشته باشد. اما اگر طراحی و برنامهریزی ما بهگونهای بود که مردم نتوانستند برای آینده برنامهریزی داشته باشند، نشاندهندۀ ضعف کار ماست.
برای طلاب حوزههای علمیه که سطح مناسب علمی دارند، ضروری است که با موضوعات جدید آشنا شده و بهدرستی آنرا بشناسند تا بعد بتوانند در این موضوعات از منظر شریعت اظهار نظر کنند.
در همین راستا متعلم علوم دینی به دو امر نیاز مبرم دارد: ١) تسلط بر فقه سنتی و کلاسیک ٢) موضوعشناسی تخصصی
اگر به فقه سنتی مسلط نباشیم، در موضوعات جدید هم مولد نخواهیم بود و نمیتوانیم دیدگاه شریعت را بیان کنیم و پژوهشهای ما در سطح یک مقاله دانشجویی که ارزش علمی و عملی چندانی ندارد تنزل خواهد کرد چرا که از عمق فقهی لازم برخوردار نبوده و این مشکل اولی است که با آن مواجه خواهیم شد.
عدهای فکر میکنند بدون فقه سنتی میتوانند در موضوعات جدید ورود کنند و صاحبنظر شوند! اما چطور ممکن است که فردی مبانی اصولی، رجالی و حدیثی را بهدرستی کار نکرده باشد و بخواهد در یک موضوع اقتصادی صاحبنظر شود و دیدگاه شریعت در مورد آنرا بیان کند؟!!
باید قدرت تحلیل و استنباط در حد تجری داشته باشیم تا بتوانیم در یک موضوع جدید ورود کنیم و نظرگاه دین را بگوییم.
در بسیاری از مقالات دیده میشود که چون نویسنده دانش فقهی و اصولی چندانی ندارد، استدلالات بسیار سست و بیپایه است و هیچ نتیجهای نداشته و تنها یک رنگ و لعاب فقهی دارد. این ضعف کارهای جدید است.
ما باید تمام ابزار مورد نیاز فقه را بلد باشیم من جمله اصول، رجال، حدیث شناسی و…
دومین نیاز یک متعلم علوم دینی شناخت موضوعات تخصصی است.
این تصور که بدون شناخت موضوع تخصصی میتوانیم فراتر از تنجیز و تعذیر شرعی اظهارنظر کنیم و بعد بتوانیم بر اساس آن یک نظام درست کرده و جامعه را با آن اداره کنیم، تصوری ناقص و ناتمام است.
ما نمیتوانیم زندگی مردم را معلق به یک احتیاط و تنجیز و تعذیر شرعی کنیم بلکه باید به دنبال حکم شرعی و کشف آن باشیم؛ چرا که امروزه اظهارنظر فقها کل جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
شخصا نظریه من این است موضوع تخصصی را با مطالعه چند کتاب و مقاله نمیتوان شناخت بلکه بهترین راه این است که حتما در یک موضوع تخصصی، در یک دوره آموزشی حسابشده و منطقی شرکت کنیم و از پایه آن موضوع را به درستی بشناسیم. اصطلاحات و ادبیات آن را بشناسیم و با صدر و ذیل آن آشنا شویم تا بعد بتوانیم در آن موضوع تخصصی اظهارنظر کنیم. پس باید هم فقه سنتی را خوب یاد گرفت و هم موضوع تخصصی جدید را به درستی شناخت.
پیشنهاد من این است که هر یک از طلاب حتما یک رشته فقه مضافی را برای خودشان درنظر بگیرند و سمت و سوی فعالیت آموزشی و پژوهشی خود را در یک فقه مضافی که ترجیحا مورد علاقهشان میباشد، سوق دهند.
تمامی فقههای مضاف هم مورد نیاز است و هم مهم؛ عمده این است که در هر فقه مضافی که مورد علاقه بود، باید مایحتاج مورد نیاز آنرا فراهم نمود.
در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان هم فقه سنتی را خیلی خوب و در سطح عالی فراگرفت و هم با موضوع تخصصی به درستی و کمال آشنا شد و آنرا شناخت؟ باید گفت: بله.
برای تولید علم دینی خیلی ثمربخشتر است که در یک حوزه تخصصی هم مسائل فقهیاش را به خوبی کار کنیم و هم موضوعشناسی آنرا به درستی فرابگیریم.
حتی در عرصه آموزش هم باید عنوان درسی را انتخاب کنید که با رشته تخصصی مورد علاقه شما مرتبط باشد و بنابراین درس خارجی را شرکت کنید که در آن، آن موضوع تخصصی بحث میشود مثلا اقتصاد.
اگر ما در زمینه عمومی کار کنیم یعنی هم در باب معاملات هم در باب عبادات، بعد آن ضیق وقتی که از آن میهراسیم وجود خواهد داشت.
مطالعه فقه سنتی و موضوعشناسی تخصصی تقدم و تأخر زمانی ندارد. بلکه ما میتوانیم بخشی از وقتمان را از همان باتدای سطوح مصروف موضوعشناسی کنیم در کنار اینکه فقه سنتی را به درستی و کمال فرا میگیریم. حسن این همزمانی این است که از همین حالا تکلیفمان برای آینده معلوم است؛ یعنی هم موضوع درس، هم موضوع پژوهش و هم موضوع مقالات و پایاننامهها و هم دغدغههای جانبی و فرعی در یک راستا قرار میگیرد و اینچنین از مطالعات پراکنده مستغنی میشویم.
شهید صدر رحمتالله علیه که فقیهی اصولی و برجسته و نابغه بودند و اثر ارزشمند و بینظیر ایشان با عنوان «اقتصادنا» که همچنان در عرصه اقتصاد اسلامی یکهتازی میکند، اگر چنانچه از حیث موضوعشناسی نیز با رشته تخصصی اقتصاد آشنا و مسلط بودند، آنگاه اقتصادنای ایشان به مراتب اثری فاخرتر و برجستهتر میشد و بیشتر راهگشای مسائل امروز جامعه میبود.
در ادامه نیز حضار به طرح سؤالاتی درباره چگونگی پرداختن به فقه تخصصی و آسیبها و مزایای آن پرداختند و استاد نیز پاسخهای خود را ارائه دادند.
در قسمت انتهایی جلسه نیز حجتالاسلام سیدعباس دیانت، دانشپژوه دوره اول پودمانی اقتصاد و رئیس مرکز ملی پاسخگویی استان خراسان رضوی به ارائه نکات و تجربیات خود در رابطه با دوره پودمانی اقتصاد پرداخت و با دعوت از طلاب مستعد و علاقهمند برای حضور در این دوره، صبر و پشتکار را لازمۀ فراگیری صحیح و کامل موضوعشناسی و رشته تخصصی دانست و افزود در این دوره ما با دیدگاههای اقتصاد غربی همراه با رویکردهای انتقادی آشنا شدیم و اینطور نبود که مطالب یکطرفه و بدون نقد و نظر ارائه شود.